اخرنطام

لغت نامه دهخدا

اخرنطام. [ اِ رِ ] ( ع مص ) خشم گرفتن. ( زوزنی ). غضبناک شدن. || روی تُرُش کردن. || گردن کشی کردن. ( زوزنی ). تکبر نمودن. ( منتهی الارب ). || بلند کردن بینی را. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس