دیکشنری
مترجم
بپرس
اخراج شدن
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بیرون رانده شدن از جایی بر آمدن بیرون آمدن .
مترادف ها
out
(فعل)
قطع کردن، رفتن، اخراج کردن، فاش شدن، خاموش کردن، بر کنار کردن، اخراج شدن
فارسی به عربی
خارج
پیشنهاد کاربران
get the sack
Get canned
Get fire/get sack
Fired
leave out - fire
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها