اخجال. [ اِ ] ( ع مص ) شرمنده کردن. خجل کردن. || بسیارگیاه و پیچیده گیاه شدن. ( منتهی الارب ). بسیارنبات شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || اِخجال حمض ؛ دراز و درهم پیچیده گردیدن آن.