اختیارداری


معنی انگلیسی:
exercise of power or control, exercise of control, ruling the roast

مترادف ها

admissibility (اسم)
مقبولیت، قابلیت قبول، پذیرفتگی، روا بودن، اختیار داری

فارسی به عربی

مقبولیة

پیشنهاد کاربران

بپرس