اختیار فرمودن. [ اِ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) اختیار کردن. برگزیدن. ترجیح دادن. رجحان نهادن : سموم وحشت غربت ، بدان تنعم و نازکه داشتم بوطن ، اختیار فرمودم.ظهیر فاریابی.