اختمام

لغت نامه دهخدا

اختمام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) روفتن خانه را. ( منتهی الارب ). || پاک کردن چاه را. ( زوزنی ). || بُریدن. ( منتهی الارب ). || سخت گرم شدن و زبانه کشیدن آتش. || برجوشیدن دل از خشم. || سخت سرخ شدن خون.

پیشنهاد کاربران

بپرس