اختلال شخصیت سادیسمی یک اختلال شخصیت شامل سادیسم است که در ضمیمه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ( DSM - III - R ) آمده است. در نسخه های بعدی دی اس ام ( DSM - IV , DSM - IV - TR و DSM - 5 ) این اختلال حذف شده است.
... [مشاهده متن کامل]
واژه های سادیسم و سادیست از نام مارکیی دو ساد برگرفته شده اند.
سادیسم شامل لذت بردن از درد کشیدن و رنج دیگران است. نظریه فرایند مخالف روشی را توضیح می دهد که در آن افراد نه تنها رفتارهای سادیسمی از خود بروز می دهند، بلکه از انجام آن نیز لذت می برند. افرادی که شخصیت سادیسمی دارند تمایل به بروز پرخاشگری مکرر و رفتار بی رحمانه دارند. سادیسم همچنین می تواند شامل قساوت عاطفی، دستکاری روان شناختی هدفمند دیگران با استفاده از ترس و مشغولیت ذهنی با خشونت باشد.
تئودور میلون ادعا کرد که چهار زیرگروه سادیسم وجود دارد که وی آنها را سادیسم تقویت کننده، سادیسم انفجاری، سادیسم بزدلانه و سادیسم استبدادی نام گذاری کرد.
مشخص شده است که اختلال شخصیت سادیسمی غالباً به همراه دیگر اختلال های شخصیتی رخ می دهد. همچنین مطالعات نشان داده است که اختلال شخصیت سادیسمی نوعی اختلال شخصیت با بالاترین سطح هم بودی با انواع دیگر اختلال های روان شناختی است. جالب این که، سادیسم همچنین در بیمارانی یافت شده است که هیچ نوع از اشکال دیگری از اختلال های روانپریشی را نشان نمی دهند. یک اختلال شخصیتی که اغلب در کنار اختلال شخصیت سادیسمی دیده می شود، اختلال سلوک است که بیش تر در کودکان و نوجوانان مشاهده می شود. پژوهش ها نشان داده است که انواع دیگر بیماری ها، مانند الکلیسم هم بودی بالایی با اختلال شخصیت سادیسمی دارند.
پژوهش گران به دلیل سطح بالای هم بودی اختلال شخصیتی سادیسمی با دیگر اختلال ها، در تشخیص آن از سایر اشکال اختلال های شخصیتی تا حدی مشکل داشتند.
نظریه پردازان و پزشکان متعددی اختلال شخصیت سادیسمی را در سال ۱۹۸۷ به دی اس ام وارد کردند و این اختلال در DSM - III - R به عنوان راهی برای آسانیِ مطالعه و تحقیقات بالینی بیشتر هدفمند قرار گرفت. پیشنهاد شد این اختلال در بزرگسالانی که دارای ویژگی های شخصیتی سادیسمی بودند اما به آنها برچسب گذاری نشده بود، در دی اس ام گنجانده شوند؛ چراکه قربانیان آنها با یک اختلال شخصیت ضد خود برچسب گذاری شده بودند. نظریه پردازانی مانند تئودور میلون می خواستند مطالعه بیشتری در مورد اختلال شخصیت سادیسمی انجام دهند و بنابراین آن را به گروه کاری اختلال شخصیت DSM - IV پیشنهاد دادند که آن را رد کرد. میلون می نویسد که «شخصیت سوءاستفاده گر جسمی و سادیسمی غالباً مرد هستند و فرض بر این است که هرگونه تشخیص ممکن است تأثیر متناقض رفتار بی رحمانه قانونی و معذورانه از سوی آن ها داشته باشد. »
... [مشاهده متن کامل]
واژه های سادیسم و سادیست از نام مارکیی دو ساد برگرفته شده اند.
سادیسم شامل لذت بردن از درد کشیدن و رنج دیگران است. نظریه فرایند مخالف روشی را توضیح می دهد که در آن افراد نه تنها رفتارهای سادیسمی از خود بروز می دهند، بلکه از انجام آن نیز لذت می برند. افرادی که شخصیت سادیسمی دارند تمایل به بروز پرخاشگری مکرر و رفتار بی رحمانه دارند. سادیسم همچنین می تواند شامل قساوت عاطفی، دستکاری روان شناختی هدفمند دیگران با استفاده از ترس و مشغولیت ذهنی با خشونت باشد.
تئودور میلون ادعا کرد که چهار زیرگروه سادیسم وجود دارد که وی آنها را سادیسم تقویت کننده، سادیسم انفجاری، سادیسم بزدلانه و سادیسم استبدادی نام گذاری کرد.
مشخص شده است که اختلال شخصیت سادیسمی غالباً به همراه دیگر اختلال های شخصیتی رخ می دهد. همچنین مطالعات نشان داده است که اختلال شخصیت سادیسمی نوعی اختلال شخصیت با بالاترین سطح هم بودی با انواع دیگر اختلال های روان شناختی است. جالب این که، سادیسم همچنین در بیمارانی یافت شده است که هیچ نوع از اشکال دیگری از اختلال های روانپریشی را نشان نمی دهند. یک اختلال شخصیتی که اغلب در کنار اختلال شخصیت سادیسمی دیده می شود، اختلال سلوک است که بیش تر در کودکان و نوجوانان مشاهده می شود. پژوهش ها نشان داده است که انواع دیگر بیماری ها، مانند الکلیسم هم بودی بالایی با اختلال شخصیت سادیسمی دارند.
پژوهش گران به دلیل سطح بالای هم بودی اختلال شخصیتی سادیسمی با دیگر اختلال ها، در تشخیص آن از سایر اشکال اختلال های شخصیتی تا حدی مشکل داشتند.
نظریه پردازان و پزشکان متعددی اختلال شخصیت سادیسمی را در سال ۱۹۸۷ به دی اس ام وارد کردند و این اختلال در DSM - III - R به عنوان راهی برای آسانیِ مطالعه و تحقیقات بالینی بیشتر هدفمند قرار گرفت. پیشنهاد شد این اختلال در بزرگسالانی که دارای ویژگی های شخصیتی سادیسمی بودند اما به آنها برچسب گذاری نشده بود، در دی اس ام گنجانده شوند؛ چراکه قربانیان آنها با یک اختلال شخصیت ضد خود برچسب گذاری شده بودند. نظریه پردازانی مانند تئودور میلون می خواستند مطالعه بیشتری در مورد اختلال شخصیت سادیسمی انجام دهند و بنابراین آن را به گروه کاری اختلال شخصیت DSM - IV پیشنهاد دادند که آن را رد کرد. میلون می نویسد که «شخصیت سوءاستفاده گر جسمی و سادیسمی غالباً مرد هستند و فرض بر این است که هرگونه تشخیص ممکن است تأثیر متناقض رفتار بی رحمانه قانونی و معذورانه از سوی آن ها داشته باشد. »