اختفاء

/~extefA/

برابر پارسی: پنهان شدن، پنهان کردن، ناپدیدگی، نهفتگ، نهفتن

لغت نامه دهخدا

اختفاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نهان گردیدن. پوشیده گردیدن. پنهان شدن. استتار. تواری : عبدالملک از غصه آن حیلت و محنت این علت بی سامان شد و جز گریختن و دست در دامن اختفا آویختن چاره ندانست. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || اختفاء چیزی ؛ بیرون آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). آشکار کردن. || پنهان کشتن کسی را که کسی نداند: اختفی دمه.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پنهان شدن ، پنهان گشتن .

مترادف ها

subterfuge (اسم)
بهانه، گریز، طفره، طفره روی، اختفاء، عذر، طفره زنی

concealment (اسم)
اختفاء، پنهانی، پنهان بودن

privacy (اسم)
اختفاء، پنهانی، تنهایی، پوشیدگی، خلوت

فارسی به عربی

سریة

پیشنهاد کاربران

ناپیدا کردن. [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اعدام. تباه کردن. از بین بردن. زایل کردن. محو ساختن. امحاء. معدوم کردن. نیست و نابود کردن : ولایت شرق و غرب را کواکب آسا معدوم و ناپیدا ساخت. ( حبیب السیر
...
[مشاهده متن کامل]
ص 134 ) . || غیب کردن. پنهان کردن. نهفتن. استتار. اخفاء. تغییب. پوشاندن از انظار : چون [ هارون ] برآنجا [ برآن تحت ] بخفت ، بمرد و خدای تعالی آن تخت را ناپیدا کرد. ( مجمل التواریخ ) .

اختفاء:[اصطلاح نظامی]اختفاء یا پنهان کاری به کلیه اقداماتی اطلاق می شود که مانع از قرار گرفتن تاسیسات و تجهیزات در دید دشمن گردیده و یا تشخیص تاسیسات و تجهیزات و همچنین انجام فعالیت های خاص را برای او غیر ممکن یا مشکل می‎سازد.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )

بپرس