دیکشنری
مترجم
بپرس
اختربین
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اختربین. [ اَ ت َ ] ( نف مرکب ) فال گیر. || منجم. اخترشناس.
فرهنگ فارسی
منجم، ستاره شناس ، فالگیر، طالع بین
( اسم صفت ) منجم اختر شناس .
فرهنگ عمید
۱. منجم، ستاره شناس.
۲. فال گیر، طالع بین.
پیشنهاد کاربران
ستاره بین، طالع بین، اخترشمار، اخترگو، ستاره شناس، منجم
تلسکوپ / تله سکوپ
+ عکس و لینک