اخت مقیس. [ اُ ت ُ م ِ ی َ ] ( اِخ ) چون مقیس بن صبابة مرتد گردید و پیغمبر ( ص ) خون او هدر فرمود و بدست نمیلةبن عبداﷲلیثی ، که از قوم مقیس بود، کشته شد اخت مقیس گفت : لعمری لقد اخزی نمیلة رهطه و فجَّعَ اضیاف الشتاء بمقیس فلِلّه عیناً من رأی ̍ مثل مقیس اذا النفساء اصبحت لم تخرّس. رجوع به امتاع الاسماع مقریزی ص 197 شود.
فرهنگ فارسی
چون مقیس بن صبابه مرتد گردید و پیغمبر خون او هدر فرمود