اخباء. [ اِ ] ( ع مص ) خِباء ساختن. خِباء کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). خرگاه ساختن.خرگاه افراختن. خیمه زدن. || در خِباء درآمدن. || کشتن آتش را. میرانیدن آتش را. ( منتهی الارب ). فرونشاندن آتش. ( تاج المصادر بیهقی ).