فرهنگ فارسی
مترادف ها
اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردن
خون گرفتن، خون گرفتن از، خون ریختن، خون جاری شدن از، خون امدن از، اخاذی کردن
اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن
فارسی به عربی
( اخّاذی کردن ) ابتِزار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید