[ویکی فقه] احیاء موات آباد کردن زمین ویران را گویند.
به زمینی که بر اثر بی آبی یا آب گرفتگی یا نی زار بودن و یا موانعی دیگر، آماده بهره برداری نیست، «موات» و به عملیّات برطرف کردن موانع و آماده سازی آن برای بهره برداری، «احیاء» گفته می شود. چاه ها، نهرها و معدن ها نیز ملحق به زمین هستند.احیای زمین به دلیل اهمیّت موضوع آن و داشتن مسائل بسیار، باب مستقلّی را در فقه به نام احیاء موات به خود اختصاص داده است.متعلّق احیا یا زمین است یا چاه و نهر و یا معدن.
احیای زمین
زمین یا از زمین هایی است که به هنگام پیروزی مسلمانان، با قهر و غلبه بر کفّار، آباد بوده است یا از زمین های موات بوده است. در صورت دوم، موات بودن زمین یا اصلی است؛ یعنی در گذشته نیز یا آباد نبوده و یا آباد بودنش معلوم نیست، و یا عارضی؛ یعنی پیشینه آبادی دارد.آبادی زمین موات بالعرض نیز یا طبیعی است مانند زمین های سرسبز جنگلی و یا به دست انسان انجام گرفته است. در فرض دوم، یا هم اکنون مالک دارد یا ندارد و در قسم اول، یا مالک آن شناخته شده است یا ناشناخته.
← احکام زمین موات بالاصاله و بالعرض
مرجع در صدق احیای زمین، عرف است و متعارف آن با توجّه به انگیزه های احیا کننده، متفاوت است. احیای زمین برای سکونت، به سقف زدن بر آن به حدّی که قابل سکونت باشد هر چند برای آن در گذاشته نشود و برای آغل چارپایان یا خشک کردن میوه و مانند آن، به دیوارکشی هرچند با چوب یا نی و برای کشاورزی به برطرف کردن موانع آن مانند قطع آب اضافی، جدول کشی جهت آبیاری و کندن چاه، محقّق می شود. در تحقّق احیا به صرف تحجیر، اختلاف است. به نظر مشهور، تحجیر مرحله آغازین احیا است، نه محقّق آن؛ هر چند موجب ثبوت حق اولویّت است.
احیای نهر و چاه
...
به زمینی که بر اثر بی آبی یا آب گرفتگی یا نی زار بودن و یا موانعی دیگر، آماده بهره برداری نیست، «موات» و به عملیّات برطرف کردن موانع و آماده سازی آن برای بهره برداری، «احیاء» گفته می شود. چاه ها، نهرها و معدن ها نیز ملحق به زمین هستند.احیای زمین به دلیل اهمیّت موضوع آن و داشتن مسائل بسیار، باب مستقلّی را در فقه به نام احیاء موات به خود اختصاص داده است.متعلّق احیا یا زمین است یا چاه و نهر و یا معدن.
احیای زمین
زمین یا از زمین هایی است که به هنگام پیروزی مسلمانان، با قهر و غلبه بر کفّار، آباد بوده است یا از زمین های موات بوده است. در صورت دوم، موات بودن زمین یا اصلی است؛ یعنی در گذشته نیز یا آباد نبوده و یا آباد بودنش معلوم نیست، و یا عارضی؛ یعنی پیشینه آبادی دارد.آبادی زمین موات بالعرض نیز یا طبیعی است مانند زمین های سرسبز جنگلی و یا به دست انسان انجام گرفته است. در فرض دوم، یا هم اکنون مالک دارد یا ندارد و در قسم اول، یا مالک آن شناخته شده است یا ناشناخته.
← احکام زمین موات بالاصاله و بالعرض
مرجع در صدق احیای زمین، عرف است و متعارف آن با توجّه به انگیزه های احیا کننده، متفاوت است. احیای زمین برای سکونت، به سقف زدن بر آن به حدّی که قابل سکونت باشد هر چند برای آن در گذاشته نشود و برای آغل چارپایان یا خشک کردن میوه و مانند آن، به دیوارکشی هرچند با چوب یا نی و برای کشاورزی به برطرف کردن موانع آن مانند قطع آب اضافی، جدول کشی جهت آبیاری و کندن چاه، محقّق می شود. در تحقّق احیا به صرف تحجیر، اختلاف است. به نظر مشهور، تحجیر مرحله آغازین احیا است، نه محقّق آن؛ هر چند موجب ثبوت حق اولویّت است.
احیای نهر و چاه
...
wikifeqh: احیای_موات