احیا کردن
برابر پارسی: زنده کردن
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
مترادف ها
روح دادن، زنده کردن، احیا کردن
بهوش اوردن، زنده کردن، احیا کردن
بهوش اوردن، بهوش امدن، زنده شدن، احیا کردن، احیا شدن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، نیروی تازه دادن، باز جان بخشیدن
زنده کردن، احیا کردن، رستاخیز کردن
از نو ساختن، نوسازی کردن، احیا کردن
پیشنهاد کاربران
دوستان بهتر است فعل 'زیاندن' را به عنوان مترادف 'احیا کردن' بکار ببرید. در پارسی میانه فعل زیواندن بمعنای احیا کردن بکار می رفته و در لغت نامه ی دهخدا به ریخت زیاندن امده. به روشنی اشکار است که فعل زیاندن از زیواندن پارسی میانه ریشه گرفته، زیرا در اوایل دوره ی میانه ی زبان پارسی ( پارسی سه دوره دارد؛ باستانی، میانه و نو ) ، فعل زیستن به ریخت زیوستن و با بن کنونی زیو بکار می رفته، اما به گذشت زمان واج واو زدوده شد و فعل زیوستن/زیو به زیستن/زی دگرگون گردید، و در بسیاری از متون پارسی میانه به همین ریخت نوین دیده می شود. از این رو می توان نتیجه گرفت که فعل زیواندن در اصل ریخت مسبب فعل زیویدن بوده، و همانگونه که فعل زیویدن به زییدن تبدیل شد، زیواندن نیز به زیاندن تغییر یافت. به گمان من، فعل زیاندن شایسته ی بکار گیری است و ان را می توان به عنوان همچم فعل احیا کردن بکار برد. بهتر است که ما از ریخت کهن این فعل، یعنی زیواندن، بهره برداری نکنیم زیرا که ریخت نوین ان در لغت نامه ی دهخدا ثبت شده، و ما نباید فرگشت اوایی واژگان و افعال را نادیده بگیریم.
... [مشاهده متن کامل]
منبع: A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie
... [مشاهده متن کامل]
منبع: A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_resuscitate به معنای دوباره زنده کردنِ کسی از وضعیتِ نزدیک به مرگ؛ احیا کردن؛ دوباره به حرکت آوردن؛ باز جان بخشیدن؛ و جُزین
ا↙️
#واشیاستن ( vāshiyāstan )
... [مشاهده متن کامل]
یا:
#واشیاییدن ) 👈 وا ( پیشوند، به معنای دوباره ) شیا ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ šyav به معنای حرکت کردن ) - - ستن ( نشانه ی مصدر )
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
۱ - ستاکِ حالِ واشِیاستن می شود: واشِیای . ( بسنجید با: آراستن —� آرای . )
۲ - برای دریافتِ بهترِ معنای فعلِ "واشِیاستن" می شود آن را این گونه در ذهن مجسم کرد:
دوباره به حرکت واداشتن؛ دوباره روانیدن.
▪️مثال:
۱ - نیم ساعت طول کشید تا پزشکان بیماری را که دچار ایستِ قلبی شده بود واشِیاستند ( احیا کردند. )
۲ - پزشکیارها در طولِ راه تلاش می کردند بیمار را واشِیایَند ( احیا کنند. )
🔺 توجه:
🔹 #resuscitation
🔹 #واشیایش ( واشِیایِش )
▪️مثال:
۱ - برای واشِیایشِ دهان به دهان ( احیای دهان به دهان، تنفسِ دهان به دهان ) باید سرِ بیمار را به عقب کج کنیم تا راه های هواییِ او بازتر شود.
۲ - واشیایِشِ ( احیای ) نگاهِ سنتی مذهبی به جهان نیاز به تغییرهای بنیادی در جهانِ کنونی دارد.
🔸 #resuscitator احیاکننده ( افزارِ احیا کردن )
or: #resuscitant
🔸 #واشیاگر ( واشِیاگر )
یا: #واشیایش گر
▪️مثال:
برای خریدِ یک واشیاگرِ ( دستگاهِ احیاگرِ ) نوزادان نیمی از بودجه ی یک ماهه ی بیمارستان را هزینه کردیم.
🔹 #resuscitated احیاشده
🔹 #واشیاسته ( واشِیاسته )
🔸 #resuscitative مربوط به احیا، احیاگرانه
🔸 #واشیایین ( واشِیایین )
یا: #واشیاستی ( واشِیاستی )
▪️مثال:
تلاش های واشِیایین ( احیاگرانه ) برای نجاتِ آن بیمار نتیجه نداد و بیمار نیم ساعتِ پیش جان سپرد.
🔹 #resuscitable قابلِ احیا و نجات دادن
🔹 #واشیاستنی ( واشِیاستَنی )
یا: #واشیاشوا ( واشیاشَوا )
▪️مثال:
چاره ی دیگری نداشتیم. باید آسیب دیدگانی که واشِیاستَنی ( قابلِ احیا شدن ) نبودند را رها می کردیم و روی آن هایی کار می کردیم که واشیاستنی بودند.
🔸 هم ریشه های دیگرِ #واشیاستن ، #واشیایش و #واشیاستنی در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 رفتن، رهسپار شدن، شدن ➖ - šyav
فارسی باستان 👈 رفتن، شدن، رهسپار شدن ➖ - šiyav
فارسی میانه ترفانی 👈 رفتن ➖ - šw
سغدی 👈 رفتن ➖ - šw
سکایی 👈 رفتن، شدن ➖ - tsu
فارسی 👈 شدن
کرینگانی 👈 رفتن ➖ šiyian
کردی 👈 رفتن ➖ čōn
وخی 👈 رفتن ➖ čāw
یدغه 👈 رفت ➖ šui
پراچی 👈 رفتن ➖ - čh
آسی 👈 رفتن ➖ c�wyn
پشتو 👈 شدن، قادر بودن ➖ šwel
سانسکریت 👈 حرکت کردن، دور شدن ➖ - cyav
ارمنی 👈 حرکت، کوچ ➖ - ču
یونانی 👈 شتافتن ➖ σεύομαι
یونانی 👈 حرکت کردن ➖ κίνηση
لاتینی 👈 به حرکت واداشتن ➖ ciere
انگلیسی 👈 احیا کردن ➖ to_resuscitate
پورواهندواروپایی 👈 حرکت کردن، جنبیدن ➖ - ki - eu
🔺نکته:
برای دیدنِ فعل هایی دیگر از این ریشه بروید به:
#to_cite , #to_set_in_motion .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختی واژگانِ عمومی و تخصصی
نوواژه برای جایگزینیِ #to_resuscitate به معنای دوباره زنده کردنِ کسی از وضعیتِ نزدیک به مرگ؛ احیا کردن؛ دوباره به حرکت آوردن؛ باز جان بخشیدن؛ و جُزین
ا↙️
#واشیاستن ( vāshiyāstan )
... [مشاهده متن کامل]
یا:
#واشیاییدن ) 👈 وا ( پیشوند، به معنای دوباره ) شیا ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ šyav به معنای حرکت کردن ) - - ستن ( نشانه ی مصدر )
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
۱ - ستاکِ حالِ واشِیاستن می شود: واشِیای . ( بسنجید با: آراستن —� آرای . )
۲ - برای دریافتِ بهترِ معنای فعلِ "واشِیاستن" می شود آن را این گونه در ذهن مجسم کرد:
دوباره به حرکت واداشتن؛ دوباره روانیدن.
▪️مثال:
۱ - نیم ساعت طول کشید تا پزشکان بیماری را که دچار ایستِ قلبی شده بود واشِیاستند ( احیا کردند. )
۲ - پزشکیارها در طولِ راه تلاش می کردند بیمار را واشِیایَند ( احیا کنند. )
🔺 توجه:
🔹 #واشیایش ( واشِیایِش )
▪️مثال:
۱ - برای واشِیایشِ دهان به دهان ( احیای دهان به دهان، تنفسِ دهان به دهان ) باید سرِ بیمار را به عقب کج کنیم تا راه های هواییِ او بازتر شود.
۲ - واشیایِشِ ( احیای ) نگاهِ سنتی مذهبی به جهان نیاز به تغییرهای بنیادی در جهانِ کنونی دارد.
🔸 #resuscitator احیاکننده ( افزارِ احیا کردن )
🔸 #واشیاگر ( واشِیاگر )
یا: #واشیایش گر
▪️مثال:
برای خریدِ یک واشیاگرِ ( دستگاهِ احیاگرِ ) نوزادان نیمی از بودجه ی یک ماهه ی بیمارستان را هزینه کردیم.
🔹 #resuscitated احیاشده
🔹 #واشیاسته ( واشِیاسته )
🔸 #resuscitative مربوط به احیا، احیاگرانه
🔸 #واشیایین ( واشِیایین )
یا: #واشیاستی ( واشِیاستی )
▪️مثال:
تلاش های واشِیایین ( احیاگرانه ) برای نجاتِ آن بیمار نتیجه نداد و بیمار نیم ساعتِ پیش جان سپرد.
🔹 #resuscitable قابلِ احیا و نجات دادن
🔹 #واشیاستنی ( واشِیاستَنی )
یا: #واشیاشوا ( واشیاشَوا )
▪️مثال:
چاره ی دیگری نداشتیم. باید آسیب دیدگانی که واشِیاستَنی ( قابلِ احیا شدن ) نبودند را رها می کردیم و روی آن هایی کار می کردیم که واشیاستنی بودند.
🔸 هم ریشه های دیگرِ #واشیاستن ، #واشیایش و #واشیاستنی در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 رفتن، رهسپار شدن، شدن ➖ - šyav
فارسی باستان 👈 رفتن، شدن، رهسپار شدن ➖ - šiyav
فارسی میانه ترفانی 👈 رفتن ➖ - šw
سغدی 👈 رفتن ➖ - šw
سکایی 👈 رفتن، شدن ➖ - tsu
فارسی 👈 شدن
کرینگانی 👈 رفتن ➖ šiyian
کردی 👈 رفتن ➖ čōn
وخی 👈 رفتن ➖ čāw
یدغه 👈 رفت ➖ šui
پراچی 👈 رفتن ➖ - čh
آسی 👈 رفتن ➖ c�wyn
پشتو 👈 شدن، قادر بودن ➖ šwel
سانسکریت 👈 حرکت کردن، دور شدن ➖ - cyav
ارمنی 👈 حرکت، کوچ ➖ - ču
یونانی 👈 شتافتن ➖ σεύομαι
یونانی 👈 حرکت کردن ➖ κίνηση
لاتینی 👈 به حرکت واداشتن ➖ ciere
انگلیسی 👈 احیا کردن ➖ to_resuscitate
پورواهندواروپایی 👈 حرکت کردن، جنبیدن ➖ - ki - eu
🔺نکته:
برای دیدنِ فعل هایی دیگر از این ریشه بروید به:
#to_cite , #to_set_in_motion .
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختی واژگانِ عمومی و تخصصی
باززیواندن
خلاص کردن. راحت کردن. دردنکشیدن
خلاص کردن. راحت کردن. درد نکشیدن.