[ویکی فقه] احکام تأسیسی. احکام شرعیِ فاقد سابقه میان عرف و عقلا را احکام تأسیسی گویند.
احکام تأسیسی، مقابل احکام امضایی است. تأسیس در لغت به معنای پی نهادن و ایجاد کردن است و احکام تأسیسی در اصطلاح، به احکامی گفته می شود که در عرف عقلا سابقه نداشته و شارع آن را تأسیس کرده است، مانند: حکم شارع به حرمت شرب خمر.
احکام تأسیسی، مقابل احکام امضایی است. تأسیس در لغت به معنای پی نهادن و ایجاد کردن است و احکام تأسیسی در اصطلاح، به احکامی گفته می شود که در عرف عقلا سابقه نداشته و شارع آن را تأسیس کرده است، مانند: حکم شارع به حرمت شرب خمر.
[ویکی فقه] احکام شرعیِ فاقد سابقه میان عرف و عقلا را احکام تأسیسی گویند.
احکام تأسیسی، مقابل احکام امضایی است. تأسیس در لغت به معنای پی نهادن و ایجاد کردن است و احکام تأسیسی در اصطلاح، به احکامی گفته می شود که در عرف عقلا سابقه نداشته و شارع آن را تأسیس کرده است، مانند: حکم شارع به حرمت شرب خمر.
احکام تأسیسی، مقابل احکام امضایی است. تأسیس در لغت به معنای پی نهادن و ایجاد کردن است و احکام تأسیسی در اصطلاح، به احکامی گفته می شود که در عرف عقلا سابقه نداشته و شارع آن را تأسیس کرده است، مانند: حکم شارع به حرمت شرب خمر.
wikifeqh: حکم_تاسیسی_(اصول)
[ویکی شیعه] احکام تأسیسی یا ابتدایی، در مقابل احکام امضائی، آن دسته از احکامی است که برای نخستین بار و بدون آنکه سابقه ای پیش از اسلام داشته باشد در شریعت اسلامی جعل شده است.
تأسیس از ریشه «اسس» به معنای بنیان نهادن است.
درباره حکم تأسیسی و حکم امضایی بحث روشنی در منابع فقهی وجود ندارد و این دو عنوان با بیان مصداق هایی شناخته می شوند. بسیاری از احکام پنج گانه تکلیفی همچون نماز، روزه و ارث و نیز احکام کیفری، همچون قطع انگشتان دست دزد از جمله احکام تأسیسی به حساب میآیند.
درباره حکم تأسیسی و حکم امضایی بحث روشنی در منابع فقهی وجود ندارد و این دو عنوان با بیان مصداق هایی شناخته می شوند. بسیاری از احکام پنج گانه تکلیفی همچون نماز، روزه و ارث و نیز احکام کیفری، همچون قطع انگشتان دست دزد از جمله احکام تأسیسی به حساب میآیند.
wikishia: احکام_تأسیسی