دیکشنری
مترجم
بپرس
احوال پرسان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
احوال پرسان. [ اَح ْ پ ُ ] ( اِ مص مرکب ) احوال پرسی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) احوال پرسی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها