دیکشنری
مترجم
بپرس
احنک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
احنک. [ اَ ن َ ] ( ع ن تف ) پرخوارتر: هذا البعیر احنک الابل ؛ این شتر خورنده ترین شتران است.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها