احمدا
لغت نامه دهخدا
- احمدا گفتن ؛ شعر سخیف و بی معنی گفتن :دلشاد ملک معارف احمدا می گفت.
پیشنهاد کاربران
احمدا در واقع یه نوع سبک شعریه که نسیم شمال هم در گفتنش تبحر داشته.
اَحْمَدا، نوعی شعر عامه پسند، بدیهه، متوسط و قافیه دار. دهخدا آن را شعر بد، بی معنی، بی وزن و بی قافیه، و �احمدا گفتن� را شعر سخیف و بی معنی گفتن می داند ( نک : لغت نامه . . . ) . مراد از احمدا، اشعار بازاری و عوام پسند است که جنبۀ شوخی و مطایبه هم داشته باشد ( رستگار، ۲۶۵ ) .
... [مشاهده متن کامل]
در کلیات یغمای جندقی ( ۱۱۹۶ - ۱۲۷۶ق / ۱۷۸۲ - ۱۸۵۹م ) به کتابی که دارای اشعار هزلی است، با عنوان �کتاب احمدا� بر می خوریم. در مقدمۀ �کتاب احمدا� می خوانیم: �احمدا لفظی است که استعمال آن را در نظم و نثری که متضمن مطایبات بوده باشد، می نمایند و چون در این کتاب احمدا بذله گویی را به بلندترین درجه از شیوایی قرار داده است، مسمى به احمدا نموده اند� ( نک : ص ۲۳۴ ) . یغما در پایان هر یک از غزلیات به جای تخلص خود از احمد یا احمدا استفاده کرده است ( رستگار، ۲۶۶ ) . قزوینی در یادداشتهای خود با دیدن این توضیح در کلیات یغما، می نویسد: �پس شعر احمدا، به معنی شعر سست و سخیف، معلوم می شود از عصر یغما هم معمول بوده است� و در ادامه یادآور می شود که فعلاً وجه تسمیۀ آن را نمی داند ( ۱ / ۲۶ ) .
البته احمدا آن طورکه دهخدا گفته است، شعر بی وزن و معنی هم نیست. از سویی به اشعار بی معنی، مهمل یا شعر تزریق یا تزریق گویی گفته می شود ( نک : اخوان ثالث، ۶۰ ) . همچنین احمدا همان است که عوام به آن �معر� می گویند ( برای نمونه، نک : کاشانی، ۲۱۹؛ نیز اخوان ثالث، ۲۰۷ ) . همچنین این نوع شعر در دورۀ صفویه و قاجار مورد استفاده و آزمون سخن پردازان بوده است و آنها این گونه شعر را برای تفریح و وقت گذرانی می سرودند و ساخته هایشان عموماً سست و بی اهمیت است ( فرهنگ نامه . . . ، ۲ / ۲۸ ) . ملک الشعرا بهار ( ۱۲۹۹ - ۱۳۳۰ش ) در دیوان خود به شیوۀ تازه و نوظهور سید اشرف الدین گیلانی اشاره کرده و شعر او را �احمدا� می خواند و می گوید: احمدای سید اشرف خوب بود / احمدا گفتن از او مطلوب بود / / شیوه اش مرغوب بود / سبک اشرف تازه بود و بی بدل / / لیک هوپ هوپ نامه بودش در بغل / بود شعرش منتحل ( ۲ / ۲۳۷ ) . بهار در قصیدۀ هجویه ای، از احمدا به صورت شعر �ملا احمدا� نیز نام می برد: شعر می خواندی به آواز حزین در مدح لر / مثنویاتی ز جنس شعر ملا احمدا ( ۲ / ۵۴۸ ) . همچنین در قطعه ای در هجو احمد کسروی، وی را احمدا گو می داند و بدین گونه آن را تا نثر وی نیز تسری می دهد: پس چه شد کاین احمدک ز آن خطۀ مینونشان / �احمدا�گو شد به گفتار چرند پارسی ( ۲ / ۵۵۱ ) .
احمدپناهی سمنانی با نوعی توسع و مرکزیت قرار دادن وجه عامه گرایی و عامه پسندی در احمدا گویی، به بررسی اشعار شاعرانی می پردازد که شعرشان با گریز از هنجارهای ادبی به زبان مردم نزدیک شده است ( ص ۸۵ بب ) .
مآخذ
احمد پناهی سمنانی، محمد، �احمدا، شعرعامه پسند�، ایران شناخت، ۱۳۸۱ش، شم ۲۰، ۲۱؛ اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضه سازان، به کوشش ولی الله درودیان، تهران، ۱۳۷۴ش؛ بهار، محمدتقی، دیوان، تهران، ۱۳۴۵ش؛ رستگار فسایی، منصور، انواع شعر فارسی، شیراز، ۱۳۷۲ش؛ فرهنگنامۀ ادبی فارسی، به کوشش حسن انوشه، تهران، ۱۳۸۱ش؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۷ش؛ کاشانی، حبیب الله، ریاض الحکایات، تهران، ۱۳۵۲ش؛ لغت نامۀ دهخدا؛ یغمای جندقی، کلیات، تهران، ۱۳۳۹ش.
اَحْمَدا، نوعی شعر عامه پسند، بدیهه، متوسط و قافیه دار. دهخدا آن را شعر بد، بی معنی، بی وزن و بی قافیه، و �احمدا گفتن� را شعر سخیف و بی معنی گفتن می داند ( نک : لغت نامه . . . ) . مراد از احمدا، اشعار بازاری و عوام پسند است که جنبۀ شوخی و مطایبه هم داشته باشد ( رستگار، ۲۶۵ ) .
... [مشاهده متن کامل]
در کلیات یغمای جندقی ( ۱۱۹۶ - ۱۲۷۶ق / ۱۷۸۲ - ۱۸۵۹م ) به کتابی که دارای اشعار هزلی است، با عنوان �کتاب احمدا� بر می خوریم. در مقدمۀ �کتاب احمدا� می خوانیم: �احمدا لفظی است که استعمال آن را در نظم و نثری که متضمن مطایبات بوده باشد، می نمایند و چون در این کتاب احمدا بذله گویی را به بلندترین درجه از شیوایی قرار داده است، مسمى به احمدا نموده اند� ( نک : ص ۲۳۴ ) . یغما در پایان هر یک از غزلیات به جای تخلص خود از احمد یا احمدا استفاده کرده است ( رستگار، ۲۶۶ ) . قزوینی در یادداشتهای خود با دیدن این توضیح در کلیات یغما، می نویسد: �پس شعر احمدا، به معنی شعر سست و سخیف، معلوم می شود از عصر یغما هم معمول بوده است� و در ادامه یادآور می شود که فعلاً وجه تسمیۀ آن را نمی داند ( ۱ / ۲۶ ) .
البته احمدا آن طورکه دهخدا گفته است، شعر بی وزن و معنی هم نیست. از سویی به اشعار بی معنی، مهمل یا شعر تزریق یا تزریق گویی گفته می شود ( نک : اخوان ثالث، ۶۰ ) . همچنین احمدا همان است که عوام به آن �معر� می گویند ( برای نمونه، نک : کاشانی، ۲۱۹؛ نیز اخوان ثالث، ۲۰۷ ) . همچنین این نوع شعر در دورۀ صفویه و قاجار مورد استفاده و آزمون سخن پردازان بوده است و آنها این گونه شعر را برای تفریح و وقت گذرانی می سرودند و ساخته هایشان عموماً سست و بی اهمیت است ( فرهنگ نامه . . . ، ۲ / ۲۸ ) . ملک الشعرا بهار ( ۱۲۹۹ - ۱۳۳۰ش ) در دیوان خود به شیوۀ تازه و نوظهور سید اشرف الدین گیلانی اشاره کرده و شعر او را �احمدا� می خواند و می گوید: احمدای سید اشرف خوب بود / احمدا گفتن از او مطلوب بود / / شیوه اش مرغوب بود / سبک اشرف تازه بود و بی بدل / / لیک هوپ هوپ نامه بودش در بغل / بود شعرش منتحل ( ۲ / ۲۳۷ ) . بهار در قصیدۀ هجویه ای، از احمدا به صورت شعر �ملا احمدا� نیز نام می برد: شعر می خواندی به آواز حزین در مدح لر / مثنویاتی ز جنس شعر ملا احمدا ( ۲ / ۵۴۸ ) . همچنین در قطعه ای در هجو احمد کسروی، وی را احمدا گو می داند و بدین گونه آن را تا نثر وی نیز تسری می دهد: پس چه شد کاین احمدک ز آن خطۀ مینونشان / �احمدا�گو شد به گفتار چرند پارسی ( ۲ / ۵۵۱ ) .
احمدپناهی سمنانی با نوعی توسع و مرکزیت قرار دادن وجه عامه گرایی و عامه پسندی در احمدا گویی، به بررسی اشعار شاعرانی می پردازد که شعرشان با گریز از هنجارهای ادبی به زبان مردم نزدیک شده است ( ص ۸۵ بب ) .
مآخذ
احمد پناهی سمنانی، محمد، �احمدا، شعرعامه پسند�، ایران شناخت، ۱۳۸۱ش، شم ۲۰، ۲۱؛ اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضه سازان، به کوشش ولی الله درودیان، تهران، ۱۳۷۴ش؛ بهار، محمدتقی، دیوان، تهران، ۱۳۴۵ش؛ رستگار فسایی، منصور، انواع شعر فارسی، شیراز، ۱۳۷۲ش؛ فرهنگنامۀ ادبی فارسی، به کوشش حسن انوشه، تهران، ۱۳۸۱ش؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۳۷ش؛ کاشانی، حبیب الله، ریاض الحکایات، تهران، ۱۳۵۲ش؛ لغت نامۀ دهخدا؛ یغمای جندقی، کلیات، تهران، ۱۳۳۹ش.