[ویکی فقه] کسروی، مورخ، پژوهشگر و هواخواه اصلاحات اجتماعی و مذهبی بود. سال ۱۳۰۹ تا ۱۳۲۴ دورۀ اوج بینش انتقادی کسروی است. به طوری که بازتاب آن را در آثارش می توان دید. او به بهانۀ دفاع از ملیت و قومیت ایرانی حملات وسیعی را علیه اسلام آغاز کرد. سطحی نگری او و هم قطارانش در آن ایام از خلال کتب و نشریات وقت قابل وارسی بود. او افکار انتقادی ـ اصلاحی و مذهبی ـ اجتماعی تند خود را با عباراتی تندتر و خشن تر اظهار نمود. از این رو با عکس العمل تند مخالفان مواجه گشت. کسروی به معلول ها توجه کرد و از علل آن ها غافل ماند و یا علل و عوامل اساسی را نشناخت.
کسروی علاوه بر روزنامه ها و مهنامه ها، کتاب ها و رساله های بسیاری در زمینه های مختلف تالیف کرد که تعداد آن ها بیش از هفتاد جلد به صورت رساله های کوچک است. نوشته های او با سبک ویژه ایی نوشته شده اند که مبتکر آن خود کسروی است. سبکی که در آن کمتر کلمه ها و واژه های غیر فارسی بکار رفته است و در موارد ضرورت که کلمه ایی نمی یافت، از لغات پهلوی و فارسی کهن استفاده می نمود و جالب تر اینکه در مواردی هم خودش دست به ابداع زده و واژه هایی را نیز ابداع می کرد. کسروی در زمینه های مختلفی فعالیت می کرد و تالیفات او جنبۀ مذهبی، انتقادی، اجتماعی، تاریخی و ادبی. . . داشت. مهم ترین آثار او در زمینۀ تاریخ است. که در این خصوص امام خمینی می فرمایند: «کسروی یک آدمی بود، تاریخ نویس، اطلاعات تاریخی اش هم خوب بود. قلمش هم خوب بود. اما غرور پیدا کرد. . . » .
← تقسیم بندی تألیفات
به جرات می توان گفت نوشته ها، عقاید و کارهای کسروی دقیقا در راستای اهداف رضاشاه قرار داشت و به قولی در همین دوران بود که او زیر چتر حمایت مستقیم دولت به نشر آثار خود دست زد و طرفداران زیادی نیز یافت. کسروی معتقد بود، سلسلۀ پهلوی ادامه دهنده و زنده کنندۀ همان افتخار و شکوه شاهان هخامنشی و ساسانی است و رضاشاه همان کسی است که به زودی همۀ متصرفات آن دوران را از دست غاصبان پس می گیرد. اما بعد از شهریور ۱۳۲۰ در نگرش خود تجدید نظر کرد. او نتیجۀ عبرت انگیز قدرت ظاهری حکومت رضاشاه را بروز شکست شهریور ۱۳۲۰ دانست. در نتیجه پس از سقوط استبداد رضاشاهی او را مورد ملامت قرار داد و در این باره در کتاب فرهنگ چیست؟ خود نوشت: «شما دیدید که رضاشاه همگی مردم را به سر خود بلکه در زیر دست خود داشت. همه چیز کشور در اختیار او می بود. . . پس آن رسوایی های افسوس انگیز شهریور ۱۳۲۰ چرا پیش آمد؟. . . »
کسروی و اروپا
کسروی نخستین کسی بود که به طور جدی و در سطحی گسترده در این مبارزه گام نهاد و علیه تسلیم بلاشرط شدن به غرب قیام کرد. کتاب آیین کسروی که آن را بسال ۱۳۱۱ منتشر کرد. ادعا نامه ایی پرشور علیه غرب و شیفتگان آن در شرق است. او در این کتاب می نویسد: «خواهند گفت چه باید کرد؟ می گوییم باید چشم از اروپا باز دوخت و به زندگانی کهن شرق بازگشت. دولت ها ناچارند که نگران اروپا بوده از نیت اروپا درباره شرق آگاه باشند. تا بتوانند مملکت های خود را نگهداری کنند و از افزارهای جنگ که تازه اختراع می یابد و هر چیزی که در زمینه مملکتداری سودمند است، از اروپا برگیرند. . . ؛ ولی مردم باید چشم از اروپا بردارند. اینکه امروز همگی از زن و مرد از کهتر و مهتر دیده بر اروپا باز کرده اند و از رخت پوشیدن گرفته تا خوراک خوردن در سراسر عادات و اخلاق پیروی از اروپا می کنند. . . باید چشم از اروپا بدوزند. » کسروی معتقد است، مشکلاتی که در اروپا وجود دارد به دو علت است، یکی بی دینی؛ یعنی اینکه اروپا مدعی است، قانون می تواند جای دین را پر کند. و دلیل دیگر ماشین است که توانسته بین مردم فاصله ایجاد کرده و باعث تشکیل دسته بندی ها، حزب سازی ها در اروپا شود. ایشان معتقد است ایرانیان پنج رشته را از اروپاییان فراگرفتند که عبارت است از؛ ۱. حکومت مشروطه و زندگانی از روی قانون. ۲. دانش های نوین از جغرافیا و تاریخ تا فیزیک و شیمی و ریاضیات. ۳. به کار انداختن ماشین های بافندگی و ریسندگی و کشاورزی. ۴. شور اروپایی گری و لاف تمدن و هیاهوی پیشرفت و حزب سازی و رمان نویسی و غیره. ۵. فلسفه مادی و بدآموزی های ما دیگری. که ایشان سه رشتۀ نخست را نیک و سودمند و دو رشتۀ آخر را بد و زیانمند، دانستند.
اقتصاد در اندیشۀ کسروی
...
کسروی علاوه بر روزنامه ها و مهنامه ها، کتاب ها و رساله های بسیاری در زمینه های مختلف تالیف کرد که تعداد آن ها بیش از هفتاد جلد به صورت رساله های کوچک است. نوشته های او با سبک ویژه ایی نوشته شده اند که مبتکر آن خود کسروی است. سبکی که در آن کمتر کلمه ها و واژه های غیر فارسی بکار رفته است و در موارد ضرورت که کلمه ایی نمی یافت، از لغات پهلوی و فارسی کهن استفاده می نمود و جالب تر اینکه در مواردی هم خودش دست به ابداع زده و واژه هایی را نیز ابداع می کرد. کسروی در زمینه های مختلفی فعالیت می کرد و تالیفات او جنبۀ مذهبی، انتقادی، اجتماعی، تاریخی و ادبی. . . داشت. مهم ترین آثار او در زمینۀ تاریخ است. که در این خصوص امام خمینی می فرمایند: «کسروی یک آدمی بود، تاریخ نویس، اطلاعات تاریخی اش هم خوب بود. قلمش هم خوب بود. اما غرور پیدا کرد. . . » .
← تقسیم بندی تألیفات
به جرات می توان گفت نوشته ها، عقاید و کارهای کسروی دقیقا در راستای اهداف رضاشاه قرار داشت و به قولی در همین دوران بود که او زیر چتر حمایت مستقیم دولت به نشر آثار خود دست زد و طرفداران زیادی نیز یافت. کسروی معتقد بود، سلسلۀ پهلوی ادامه دهنده و زنده کنندۀ همان افتخار و شکوه شاهان هخامنشی و ساسانی است و رضاشاه همان کسی است که به زودی همۀ متصرفات آن دوران را از دست غاصبان پس می گیرد. اما بعد از شهریور ۱۳۲۰ در نگرش خود تجدید نظر کرد. او نتیجۀ عبرت انگیز قدرت ظاهری حکومت رضاشاه را بروز شکست شهریور ۱۳۲۰ دانست. در نتیجه پس از سقوط استبداد رضاشاهی او را مورد ملامت قرار داد و در این باره در کتاب فرهنگ چیست؟ خود نوشت: «شما دیدید که رضاشاه همگی مردم را به سر خود بلکه در زیر دست خود داشت. همه چیز کشور در اختیار او می بود. . . پس آن رسوایی های افسوس انگیز شهریور ۱۳۲۰ چرا پیش آمد؟. . . »
کسروی و اروپا
کسروی نخستین کسی بود که به طور جدی و در سطحی گسترده در این مبارزه گام نهاد و علیه تسلیم بلاشرط شدن به غرب قیام کرد. کتاب آیین کسروی که آن را بسال ۱۳۱۱ منتشر کرد. ادعا نامه ایی پرشور علیه غرب و شیفتگان آن در شرق است. او در این کتاب می نویسد: «خواهند گفت چه باید کرد؟ می گوییم باید چشم از اروپا باز دوخت و به زندگانی کهن شرق بازگشت. دولت ها ناچارند که نگران اروپا بوده از نیت اروپا درباره شرق آگاه باشند. تا بتوانند مملکت های خود را نگهداری کنند و از افزارهای جنگ که تازه اختراع می یابد و هر چیزی که در زمینه مملکتداری سودمند است، از اروپا برگیرند. . . ؛ ولی مردم باید چشم از اروپا بردارند. اینکه امروز همگی از زن و مرد از کهتر و مهتر دیده بر اروپا باز کرده اند و از رخت پوشیدن گرفته تا خوراک خوردن در سراسر عادات و اخلاق پیروی از اروپا می کنند. . . باید چشم از اروپا بدوزند. » کسروی معتقد است، مشکلاتی که در اروپا وجود دارد به دو علت است، یکی بی دینی؛ یعنی اینکه اروپا مدعی است، قانون می تواند جای دین را پر کند. و دلیل دیگر ماشین است که توانسته بین مردم فاصله ایجاد کرده و باعث تشکیل دسته بندی ها، حزب سازی ها در اروپا شود. ایشان معتقد است ایرانیان پنج رشته را از اروپاییان فراگرفتند که عبارت است از؛ ۱. حکومت مشروطه و زندگانی از روی قانون. ۲. دانش های نوین از جغرافیا و تاریخ تا فیزیک و شیمی و ریاضیات. ۳. به کار انداختن ماشین های بافندگی و ریسندگی و کشاورزی. ۴. شور اروپایی گری و لاف تمدن و هیاهوی پیشرفت و حزب سازی و رمان نویسی و غیره. ۵. فلسفه مادی و بدآموزی های ما دیگری. که ایشان سه رشتۀ نخست را نیک و سودمند و دو رشتۀ آخر را بد و زیانمند، دانستند.
اقتصاد در اندیشۀ کسروی
...
wikifeqh: کسروی