احمد شاملو ( زادهٔ ۲۱ آذر ۱۳۰۴؛ ۱۲ دسامبر ۱۹۲۵، در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه[۱] - در تهران، درگذشتهٔ ۲ مرداد ۱۳۷۹؛ ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۰ در شهرک دهکده، فردیس کرج ) شاعر، نویسنده، فرهنگ نویس، روزنامه نگار، پژوهشگر، مترجم ایرانی و از مؤسسان و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. آرامگاه او در امامزاده طاهر کرج واقع شده است. در دوره ای از جوانی شعرهای خود را با تخلص الف. بامداد و الف. صبح منتشر می کرد. سرودن شعرهای آزادی خواهانه و ضد استبدادی، عنوان شاعر آزادی ایران را برای او به ارمغان آورده است.
... [مشاهده متن کامل]
شهرت اصلی شاملو به خاطر سرایش شعر است که شامل گونه های مختلف شعر نو و برخی قالب های کهن نظیر قصیده و نیز ترانه های عامیانه می شود. شاملو در سال ۱۳۲۶ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نو ( که بعدها شعر نیمایی هم نامیده شد ) روی آورد، اما برای نخستین بار در شعر «تا شکوفهٔ سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. از این سبک به شعر سپید یا شعر منثور [۲] یا شعر شاملویی[۳] یاد کرده اند. تنی چند از منتقدان ادبی او را موفق ترین شاعر در سرودن شعر منثور می دانند. [۴]
شاملو علاوه بر شعر، فعالیت های مطبوعاتی، کارهای تحقیق و ترجمهٔ شناخته شده ای دارد. مجموعهٔ کتاب کوچهٔ او بزرگ ترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامهٔ مردم ایران ( با تمرکز بر فرهنگ تهران ) می باشد. آثار وی به زبان های: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی∗ ترجمه شده است.
زندگی و فعالیت ها
تمام مطالب این بخش با توجه به اطلاعات ارائه شده در سال شمار زندگی احمد شاملو نوشته آیدا شاملو تهیه شده است. این سال شمار در منابع گوناگون از جمله وب گاه احمد شاملو، دفتر هنر[۵]، احمد شاملو شاعر شبانه ها و عاشقانه ها[۶]، شناخت نامه[۷]، منتشر شده است. هر جا از منبع دیگری استفاده شده باشد در پانویس ذکر شده است.
تولد و سال های پیش از جوانی
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت، و به گفتهٔ شاملو در شعر «من بامدادم سرانجام. . . » از مجموعهٔ مدایح بی صله پدرش حلقه ای است که شاملو را به اهالی کابل متصل می کند. مادرش کوکب عراقی شاملو، از مهاجران قفقازی بود که طی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه، به همراه خانواده اش به ایران کوچانده شده بود[۸]. دورهٔ کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش رضا شاه بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت می رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. ( به همین دلیل شناسنامهٔ او در شهر رشت گرفته شده است و محل تولد در شناسنامه، رشت نوشته شده است. ) دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد و بیرجند گذراند و از دوازده سیزده سالگی شروع به ضبط لغات متداول عوام ( که در فرهنگ های رسمی ثبت نمی شود ) کرد.
دوره دبیرستان را در بیرجند، مشهد، گرگان و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را مدتی در دبیرستان ایران شهر و مدتی در دبیرستان فیروز بهرام تهران خواند و به شوق آموختن زبان آلمانی در مقطع اول هنرستان صنعتی ایران و آلمان ثبت نام کرد.
دوران فعالیت سیاسی و زندان
در اوایل دهه ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ژاندرمری به گرگان و ترکمن صحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به خاک ایران، در فعالیت های سیاسی علیه متفقین در شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر و به بازداشتگاه سیاسی شهربانی و از آنجا به زندان شوروی در رشت منتقل شد. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه ( ارومیه ) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشه وری و فرقهٔ دموکرات آذربایجان همراه پدرش دستگیر شد و تا کسب تکلیف از مقامات بالاتر دو ساعت مقابل جوخهٔ آتش قرار گرفت. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت. او برای همیشه ترک تحصیل کرد و در یک کتاب فروشی مشغول به کار شد.
ازدواج یکم و چاپ نخستین مجموعهٔ شعر و آشنایی با نیما [ویرایش]
شاملو در بیست و دو سالگی ( ۱۳۲۶ ) با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. در همین سال اولین مجموعه اشعار او با نام آهنگ های فراموش شده به چاپ رسید. مدتی بعد با نیما دیدار کرد و تحت تأثیر آشنایی با او و به قصد معرفی شعر او، دست به انتشار مجلات کوچک مقطعی ( چون سخن نو، هنر نو ( ساعت ۴ بعد از ظهر ) ، روزنه، راد، آهنگ صبح و . . . زد.
در سال ۱۳۳۰ شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار قطع نامه را به چاپ رساند. در سال ۱۳۳۱ به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
دستگیری و زندان
در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق و با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه شعر آهن ها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده می شود و با یورش مأموران به خانه او ترجمهٔ طلا در لجن اثر زیگموند موریس و بخش عمدهٔ کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و کتاب ها و یادداشت های کتاب کوچه از میان می رود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخه های یگانه ای از نوشته هایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بی آفتاب توسط پلیس ضبط می شود که دیگر هرگز به دست نمی آید. او موفق به فرار می شود اما پس از چند روز فرار از دست مأموران در چاپخانهٔ روزنامهٔ اطلاعات دستگیر شده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده می شود. در زندان علاوه بر شعر، به بررسی شاهنامه می پردازد و دست به نگارش پیش نویس دستور زبان فارسی می زند و قصهٔ بلندی به س . . .
... [مشاهده متن کامل]
شهرت اصلی شاملو به خاطر سرایش شعر است که شامل گونه های مختلف شعر نو و برخی قالب های کهن نظیر قصیده و نیز ترانه های عامیانه می شود. شاملو در سال ۱۳۲۶ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نو ( که بعدها شعر نیمایی هم نامیده شد ) روی آورد، اما برای نخستین بار در شعر «تا شکوفهٔ سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد. از این سبک به شعر سپید یا شعر منثور [۲] یا شعر شاملویی[۳] یاد کرده اند. تنی چند از منتقدان ادبی او را موفق ترین شاعر در سرودن شعر منثور می دانند. [۴]
شاملو علاوه بر شعر، فعالیت های مطبوعاتی، کارهای تحقیق و ترجمهٔ شناخته شده ای دارد. مجموعهٔ کتاب کوچهٔ او بزرگ ترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامهٔ مردم ایران ( با تمرکز بر فرهنگ تهران ) می باشد. آثار وی به زبان های: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی∗ ترجمه شده است.
زندگی و فعالیت ها
تمام مطالب این بخش با توجه به اطلاعات ارائه شده در سال شمار زندگی احمد شاملو نوشته آیدا شاملو تهیه شده است. این سال شمار در منابع گوناگون از جمله وب گاه احمد شاملو، دفتر هنر[۵]، احمد شاملو شاعر شبانه ها و عاشقانه ها[۶]، شناخت نامه[۷]، منتشر شده است. هر جا از منبع دیگری استفاده شده باشد در پانویس ذکر شده است.
تولد و سال های پیش از جوانی
احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در خانه شماره ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر نام داشت، و به گفتهٔ شاملو در شعر «من بامدادم سرانجام. . . » از مجموعهٔ مدایح بی صله پدرش حلقه ای است که شاملو را به اهالی کابل متصل می کند. مادرش کوکب عراقی شاملو، از مهاجران قفقازی بود که طی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه، به همراه خانواده اش به ایران کوچانده شده بود[۸]. دورهٔ کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش رضا شاه بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت می رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. ( به همین دلیل شناسنامهٔ او در شهر رشت گرفته شده است و محل تولد در شناسنامه، رشت نوشته شده است. ) دوران دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد و بیرجند گذراند و از دوازده سیزده سالگی شروع به ضبط لغات متداول عوام ( که در فرهنگ های رسمی ثبت نمی شود ) کرد.
دوره دبیرستان را در بیرجند، مشهد، گرگان و تهران گذراند و سال سوم دبیرستان را مدتی در دبیرستان ایران شهر و مدتی در دبیرستان فیروز بهرام تهران خواند و به شوق آموختن زبان آلمانی در مقطع اول هنرستان صنعتی ایران و آلمان ثبت نام کرد.
دوران فعالیت سیاسی و زندان
در اوایل دهه ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ژاندرمری به گرگان و ترکمن صحرا فرستاده شد. او همراه با خانواده به گرگان رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. در بحبوحهٔ جنگ جهانی دوم و ورود متفقین به خاک ایران، در فعالیت های سیاسی علیه متفقین در شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر و به بازداشتگاه سیاسی شهربانی و از آنجا به زندان شوروی در رشت منتقل شد. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه ( ارومیه ) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشه وری و فرقهٔ دموکرات آذربایجان همراه پدرش دستگیر شد و تا کسب تکلیف از مقامات بالاتر دو ساعت مقابل جوخهٔ آتش قرار گرفت. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت. او برای همیشه ترک تحصیل کرد و در یک کتاب فروشی مشغول به کار شد.
ازدواج یکم و چاپ نخستین مجموعهٔ شعر و آشنایی با نیما [ویرایش]
شاملو در بیست و دو سالگی ( ۱۳۲۶ ) با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج کرد. هر چهار فرزند او، سیاوش، سامان، سیروس و ساقی حاصل این ازدواج هستند. در همین سال اولین مجموعه اشعار او با نام آهنگ های فراموش شده به چاپ رسید. مدتی بعد با نیما دیدار کرد و تحت تأثیر آشنایی با او و به قصد معرفی شعر او، دست به انتشار مجلات کوچک مقطعی ( چون سخن نو، هنر نو ( ساعت ۴ بعد از ظهر ) ، روزنه، راد، آهنگ صبح و . . . زد.
در سال ۱۳۳۰ شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار قطع نامه را به چاپ رساند. در سال ۱۳۳۱ به مدت حدود دو سال مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
دستگیری و زندان
در سال ۱۳۳۲ پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق و با بسته شدن فضای سیاسی ایران مجموعه شعر آهن ها و احساس توسط پلیس در چاپخانه سوزانده می شود و با یورش مأموران به خانه او ترجمهٔ طلا در لجن اثر زیگموند موریس و بخش عمدهٔ کتاب پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشتهٔ خودش و کتاب ها و یادداشت های کتاب کوچه از میان می رود و با دستگیری مرتضی کیوان نسخه های یگانه ای از نوشته هایش از جمله مرگ زنجره و سه مرد از بندر بی آفتاب توسط پلیس ضبط می شود که دیگر هرگز به دست نمی آید. او موفق به فرار می شود اما پس از چند روز فرار از دست مأموران در چاپخانهٔ روزنامهٔ اطلاعات دستگیر شده، به عنوان زندانی سیاسی به زندان موقت شهربانی و زندان قصر برده می شود. در زندان علاوه بر شعر، به بررسی شاهنامه می پردازد و دست به نگارش پیش نویس دستور زبان فارسی می زند و قصهٔ بلندی به س . . .