میرزا احمد سهراب، ( ۱۲۷۲–۱۳۳۷ ) نویسندهٔ بهائی ایرانی - آمریکایی و بنیان گذار «انجمن تاریخ جدید» و «کاروان شرق و غرب» در نیویورک بود که در سال ۱۹۳۹ از آیین بهائی طرد شد.
او سال ۱۲۷۲ در شهرستان سده یا خمینی شهر واقع در استان اصفهان به دنیا آمد. پدر او عبدالباقی حاکم اصفهان بود. در چندماهگی، مادر خود را - که زن نوجوانی بود - از دست داد؛ به همین دلیل، توسط مادربزرگش در شهر اصفهان نگهداری شد. پدر و مادر او خود را از نسل حسین بن علی، نوهٔ محمد می دانستند.
... [مشاهده متن کامل]
او در سال ۱۲۹۰ مؤسسه ای به نام جامعهٔ علمی فارسی - آمریکایی تأسیس کرد. در اواخر سال ۱۲۹۰ برای انجام کارهایش به اروپا از طریق اقیانوس سفر کرد. او منشی و مترجم عبدالبهاء، رهبر دوم برخی بهائیان، بین سال های ۱۲۹۱ و ۱۲۹۸ بود. بعد از آن و هنگامی که ساکن لس آنجلس بود در تهیهٔ فیلمنامهٔ فیلمی در رابطه با مریم مجدلیه به بازیگری والسکا سورات دست داشت. او لازم دید که برای بحث در مورد مسائل تجاری در رابطه با فیلمنامه با خانم سارات به نیویورک برود. در نیویورک توسط خانم سارات با لویس چانلر و همسرش آشنا شد. آن ها با کمک یکدیگر در سال ۱۳۰۸ انجمن تاریخ جدید را تأسیس کردند تا به صورت غیرمستقیم تعالیم بهائی را نشر دهند. او در سال ۱۳۰۹ برای دریافت شهروندی آمریکا درخواستی را به دادگاه منطقه ای شهر نیویورک ارسال کرد. در آن درخواست بیان کرده بود که ۳۹ سال دارد و در خیابان ۵۰ شرقی پلاک ۲۸ سکونت دارد.
انجمن تاریخ جدید در سال ۱۳۰۹ دست به تأسیس کاروان شرق و غرب زد و منزل قبلی چانلر در نیویورک را خانه کاروان خواندند. هدف این مؤسسه، آماده سازی جوانان و نوجوانان برای عضویت در انجمن تاریخ جدید بود. این گروه فصلنامهٔ کاروان را نیز منتشر می کردند. در همین فصلنامه زندگی نامهٔ احمد سهراب برای اولین بار منتشر شد. زندگی نامهٔ او پس از مرگش نیز با کمی تغییرات انتشار یافت.
سهراب تعدادی کتاب، جزوه و فیلم نامه پس از نوشتن کتابی به همراهی جولی چانلر همسر لوئیس چانلر در سال ۱۳۱۲ منتشر کرده بود. کتاب مشترک آن ها یک بررسی اجمالی در مورد وقایع مرتبط با حرکت های بهائی بوده است و شامل توضیحاتی در مورد اتفاقات مربوط به باب، بهاءالله، طاهره و عبدالبهاء است. کتاب دارای عکس هایی است که بعضی از آن ها منحصر به فرد است.
احمد سهراب با ایجاد مؤسسات اداری در آئین بهائی، مخالف بود. پس از درگذشت عبدالبهاء، احمد سهراب و چندی از مبلغان بهائی نظیر عبدالحسین آواره به امید رسیدن به ریاست در جامعهٔ بهائی اصرار داشتند که بیت العدل اعظم بلافاصله تشکیل شود. شوقی افندی، رهبر وقت جامعهٔ بهائی اما به این نتیجه رسیده بود که برای انتخاب بیت العدل اعظم ابتدا باید محافل روحانی بهائی که نهادهایی انتخابی هستند در سطح محلی و ملی تشکیل شود تا زمینه برای انتخابات بیت العدل اعظم که یک نهاد بین المللی است فراهم آید. احمد سهراب از این رو از در مخالفت با تشکیل این نهادها، به خصوص در آمریکا، برآمد. در همین راستا احمد سهراب به محفل روحانی بهائیان نیویورک اجازهٔ هیچ نوع نظارتی را بر «انجمن تاریخ جدید» نمی داد. خانم چانلر سعی کرد تا مشکلات بین سهراب و هوراس هولی، یکی از افراد اصلی مدیریت بهائیان آمریکا، را حل و فصل کند. ولی سهراب با هرگونه نظارت محفل روحانی بهائیان نیویورک در مسائل انجمن تاریخ جدید مخالفت بود. مقابله و مخالفت سهراب و چانلر با محفل ملی آمریکا در نهایت منجر به طرد آن ها از جامعهٔ بهائی شد. همسر و دختر سهراب به شوقی افندی معتقد ماندند و نام های خود را عوض کردند.

او سال ۱۲۷۲ در شهرستان سده یا خمینی شهر واقع در استان اصفهان به دنیا آمد. پدر او عبدالباقی حاکم اصفهان بود. در چندماهگی، مادر خود را - که زن نوجوانی بود - از دست داد؛ به همین دلیل، توسط مادربزرگش در شهر اصفهان نگهداری شد. پدر و مادر او خود را از نسل حسین بن علی، نوهٔ محمد می دانستند.
... [مشاهده متن کامل]
او در سال ۱۲۹۰ مؤسسه ای به نام جامعهٔ علمی فارسی - آمریکایی تأسیس کرد. در اواخر سال ۱۲۹۰ برای انجام کارهایش به اروپا از طریق اقیانوس سفر کرد. او منشی و مترجم عبدالبهاء، رهبر دوم برخی بهائیان، بین سال های ۱۲۹۱ و ۱۲۹۸ بود. بعد از آن و هنگامی که ساکن لس آنجلس بود در تهیهٔ فیلمنامهٔ فیلمی در رابطه با مریم مجدلیه به بازیگری والسکا سورات دست داشت. او لازم دید که برای بحث در مورد مسائل تجاری در رابطه با فیلمنامه با خانم سارات به نیویورک برود. در نیویورک توسط خانم سارات با لویس چانلر و همسرش آشنا شد. آن ها با کمک یکدیگر در سال ۱۳۰۸ انجمن تاریخ جدید را تأسیس کردند تا به صورت غیرمستقیم تعالیم بهائی را نشر دهند. او در سال ۱۳۰۹ برای دریافت شهروندی آمریکا درخواستی را به دادگاه منطقه ای شهر نیویورک ارسال کرد. در آن درخواست بیان کرده بود که ۳۹ سال دارد و در خیابان ۵۰ شرقی پلاک ۲۸ سکونت دارد.
انجمن تاریخ جدید در سال ۱۳۰۹ دست به تأسیس کاروان شرق و غرب زد و منزل قبلی چانلر در نیویورک را خانه کاروان خواندند. هدف این مؤسسه، آماده سازی جوانان و نوجوانان برای عضویت در انجمن تاریخ جدید بود. این گروه فصلنامهٔ کاروان را نیز منتشر می کردند. در همین فصلنامه زندگی نامهٔ احمد سهراب برای اولین بار منتشر شد. زندگی نامهٔ او پس از مرگش نیز با کمی تغییرات انتشار یافت.
سهراب تعدادی کتاب، جزوه و فیلم نامه پس از نوشتن کتابی به همراهی جولی چانلر همسر لوئیس چانلر در سال ۱۳۱۲ منتشر کرده بود. کتاب مشترک آن ها یک بررسی اجمالی در مورد وقایع مرتبط با حرکت های بهائی بوده است و شامل توضیحاتی در مورد اتفاقات مربوط به باب، بهاءالله، طاهره و عبدالبهاء است. کتاب دارای عکس هایی است که بعضی از آن ها منحصر به فرد است.
احمد سهراب با ایجاد مؤسسات اداری در آئین بهائی، مخالف بود. پس از درگذشت عبدالبهاء، احمد سهراب و چندی از مبلغان بهائی نظیر عبدالحسین آواره به امید رسیدن به ریاست در جامعهٔ بهائی اصرار داشتند که بیت العدل اعظم بلافاصله تشکیل شود. شوقی افندی، رهبر وقت جامعهٔ بهائی اما به این نتیجه رسیده بود که برای انتخاب بیت العدل اعظم ابتدا باید محافل روحانی بهائی که نهادهایی انتخابی هستند در سطح محلی و ملی تشکیل شود تا زمینه برای انتخابات بیت العدل اعظم که یک نهاد بین المللی است فراهم آید. احمد سهراب از این رو از در مخالفت با تشکیل این نهادها، به خصوص در آمریکا، برآمد. در همین راستا احمد سهراب به محفل روحانی بهائیان نیویورک اجازهٔ هیچ نوع نظارتی را بر «انجمن تاریخ جدید» نمی داد. خانم چانلر سعی کرد تا مشکلات بین سهراب و هوراس هولی، یکی از افراد اصلی مدیریت بهائیان آمریکا، را حل و فصل کند. ولی سهراب با هرگونه نظارت محفل روحانی بهائیان نیویورک در مسائل انجمن تاریخ جدید مخالفت بود. مقابله و مخالفت سهراب و چانلر با محفل ملی آمریکا در نهایت منجر به طرد آن ها از جامعهٔ بهائی شد. همسر و دختر سهراب به شوقی افندی معتقد ماندند و نام های خود را عوض کردند.
