[ویکی اهل البیت] روایت کرده ثقه ثبت علی بن الحسین مسعودی در (اثبات الوصیة) از حمیری از احمد بن اسحاق که گفت: داخل شدم بر حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود به من ای احمد! چگونه بود حال شما در آن چیزی که مردم در او شک و ریب کردند؟ گفتم: ای آقای من! وقتی که رسید به ما کاغذی که در آن بود خبر سید ما و ولادت او یعنی حضرت حجت علیه السلام، نماند از ما مردی و زنی و پسری که دارای فهم باشد مگر آن که قایل به حق شد، حضرت عسکری علیه السلام فرمود: آیا ندانستید شما که زمین خالی نمی ماند از حجتی از جانب خدا؟ پس امر کرد حضرت عسکری علیه السلام والده خود را به حج در سنه دویست و پنجاه و نه و خبر داد او را به آن چه به او می رسد در سال شصت یعنی خبر فوت خود را در سنه دویست و شصت به والده اش داد و حاضر کرد حضرت صاحب الامر علیه السلام را و وصیت کرد به او و تسلیم کرد به آن حضرت اسم اعظم را و مواریث و سلاح را و بیرون شد والده حضرت عسکری علیه السلام با حضرت صاحب علیه السلام به سوی مکه و ابوعلی احمد بن محمد بن مطهر متولی کارهای ایشان بود. پس چون رسیدند به بعضی از منازل ملاقات کردند قافله هایی از اعراب را پس خبر دادند ایشان را به شدت خوف و کمی آب، پس برگشتند.
بیشتر مردم مگر آن هایی که در ناحیه بودند که ایشان رفتند و سالم ماندند و روایت شده که وارد شد برایشان امر حضرت عسکری علیه السلام به آن که بروند و برنگردند و ظاهر است که آن کسی را که امام علیه السلام قائم بر امور اهل خود قرار می دهد که در ایشان است مادر خود و کسی که مثل او است در این سفر بزرگ و طولانی لابد باید در مقام رفیع باشد از وثاقت و امانت و فطانت؛ «وَ مِنْ هذا الْخَبَرِ یَتَبَیَّنُ اِجْمالُ ما فِی الکافی مِنْ بابِ مَوْلِد اَبی مُحَمَّدٍ علیه السلام باَسنادِهِ عنْ اَبی علیّ الْمطهَّری اِنَّهُ کتبَ اِلَیهِ علیه السلام بِالْقادِسِیَّةِ یُعْلِمُهُ اِنصرافَ الناسِ وَ اِنَّهُ یخافُ الْعَطَشُ فَکَتَبَ علیه السلام اِمْضُوا وَلاخَوْفٌ عَلَیْکُم ان شاءَ اللّه فَمَضُوا سالِمینَ وَالْحَمْدُللّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال، قسمت دوم، باب سیزدهم: در تاریخ امام یازدهم
بیشتر مردم مگر آن هایی که در ناحیه بودند که ایشان رفتند و سالم ماندند و روایت شده که وارد شد برایشان امر حضرت عسکری علیه السلام به آن که بروند و برنگردند و ظاهر است که آن کسی را که امام علیه السلام قائم بر امور اهل خود قرار می دهد که در ایشان است مادر خود و کسی که مثل او است در این سفر بزرگ و طولانی لابد باید در مقام رفیع باشد از وثاقت و امانت و فطانت؛ «وَ مِنْ هذا الْخَبَرِ یَتَبَیَّنُ اِجْمالُ ما فِی الکافی مِنْ بابِ مَوْلِد اَبی مُحَمَّدٍ علیه السلام باَسنادِهِ عنْ اَبی علیّ الْمطهَّری اِنَّهُ کتبَ اِلَیهِ علیه السلام بِالْقادِسِیَّةِ یُعْلِمُهُ اِنصرافَ الناسِ وَ اِنَّهُ یخافُ الْعَطَشُ فَکَتَبَ علیه السلام اِمْضُوا وَلاخَوْفٌ عَلَیْکُم ان شاءَ اللّه فَمَضُوا سالِمینَ وَالْحَمْدُللّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال، قسمت دوم، باب سیزدهم: در تاریخ امام یازدهم
wikiahlb: احمد_بن_محمد_بن_مطهر