احمد آرام (داستان نویس). احمد آرام (بوشهر 22 فروردین 1330ش- )
داستان نویس و نمایش نامه نویس ایرانی و مدرس تئاتر و سینما. در سال 1348 اولین داستانش در مجله ی فردوسی چاپ شد. در سال 1357 به استخدام اداره ی فرهنگ و هنر درآمد. سپس کار را رها کرد و برای تحصیل سینما به ایتالیا رفت. پس از بازگشت به عنوان کارشناس آمار در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار و نهایتا نیز از همین دانشگاه بازنشسته شد. او فارغ التحصیل دوره ی کارشناسی بازیگری- کارگردانی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است.
آرام طی دور ه ی اشتغالش در دانشگاه علوم پزشکی، به عنوان مدرس تئاتر و ادبیات نمایشی نیز در آنجا به صورت فوق برنامه تدریس کرده است. او هماکنون ساکن شیراز است و در تعدادی از مدرسه های هنری، بازیگری و فیلم نامه نویسی تدریس می کند و در عین حال به نوشتن نیز می پردازد.
جوایز و افتخارات: لوح تقدیر از نخستین دورهی جایزه ی ادبی یلدا (۱۳۸۰)، رتبههی سوم در بخش داستان کوتاه هفتمین دورهی جایزهی ادبی اصفهان (۱۳۸۸) و بهترین مجموعه داستان در سومین دورهی جشن فرهنگ فارس برای مجموعه داستان غریبه در بخار نمک.
آرام در داستانهایش با به کارگیری روایتی وهم آلود، آمیختن رویا و واقعیت و عناصری از فرهنگ مناطق بومی جنوب ایران صداها و تصاویر تازه ای خلق کرده است.
گزیده ی کتاب شناسی: غریبه در بخار نمک (مجموعه داستان- نیم نگاه، 1380)؛ مرده ای که حالش خوب است (رمان- افق، 1383)؛ آنها چه کسانی بودند؟! (مجموعه داستان- افق، 1387)؛ همین حالا داشتم چیزی می گفتم (مجموعه داستان- چشمه، 1389)؛ این یارو، آنتیگونه (نمایش نامه- نوح نبی، 1389)؛ به چشم های هم خیره شده بودیم (مجموعه داستان- کتابسرای تندیس، 1390)؛ حلزون های پسر (رمان- افق، 1393)؛ بیدار نشدن در ساعت نمی دانم چند (مجموعه داستان- نیماژ، 1395) و باغ استخوان های نمور (رمان- نیماژ، 1396)
منابع:
http://yon.ir/GHWTh http://yon.ir/684Sn http://yon.ir/MfnDp http://yon.ir/gHZUU http://yon.ir/DWc1z
داستان نویس و نمایش نامه نویس ایرانی و مدرس تئاتر و سینما. در سال 1348 اولین داستانش در مجله ی فردوسی چاپ شد. در سال 1357 به استخدام اداره ی فرهنگ و هنر درآمد. سپس کار را رها کرد و برای تحصیل سینما به ایتالیا رفت. پس از بازگشت به عنوان کارشناس آمار در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار و نهایتا نیز از همین دانشگاه بازنشسته شد. او فارغ التحصیل دوره ی کارشناسی بازیگری- کارگردانی از دانشگاه آزاد و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است.
آرام طی دور ه ی اشتغالش در دانشگاه علوم پزشکی، به عنوان مدرس تئاتر و ادبیات نمایشی نیز در آنجا به صورت فوق برنامه تدریس کرده است. او هماکنون ساکن شیراز است و در تعدادی از مدرسه های هنری، بازیگری و فیلم نامه نویسی تدریس می کند و در عین حال به نوشتن نیز می پردازد.
جوایز و افتخارات: لوح تقدیر از نخستین دورهی جایزه ی ادبی یلدا (۱۳۸۰)، رتبههی سوم در بخش داستان کوتاه هفتمین دورهی جایزهی ادبی اصفهان (۱۳۸۸) و بهترین مجموعه داستان در سومین دورهی جشن فرهنگ فارس برای مجموعه داستان غریبه در بخار نمک.
آرام در داستانهایش با به کارگیری روایتی وهم آلود، آمیختن رویا و واقعیت و عناصری از فرهنگ مناطق بومی جنوب ایران صداها و تصاویر تازه ای خلق کرده است.
گزیده ی کتاب شناسی: غریبه در بخار نمک (مجموعه داستان- نیم نگاه، 1380)؛ مرده ای که حالش خوب است (رمان- افق، 1383)؛ آنها چه کسانی بودند؟! (مجموعه داستان- افق، 1387)؛ همین حالا داشتم چیزی می گفتم (مجموعه داستان- چشمه، 1389)؛ این یارو، آنتیگونه (نمایش نامه- نوح نبی، 1389)؛ به چشم های هم خیره شده بودیم (مجموعه داستان- کتابسرای تندیس، 1390)؛ حلزون های پسر (رمان- افق، 1393)؛ بیدار نشدن در ساعت نمی دانم چند (مجموعه داستان- نیماژ، 1395) و باغ استخوان های نمور (رمان- نیماژ، 1396)
منابع:
http://yon.ir/GHWTh http://yon.ir/684Sn http://yon.ir/MfnDp http://yon.ir/gHZUU http://yon.ir/DWc1z
wikijoo: احمد_آرام_(داستان_نویس)