احمد احمدی ( ۱۵ شهریور ۱۳۱۲، ملایر – ۱۹ خرداد ۱۳۹۷، تهران ) فیلسوف ایرانی، مؤسس و مدیر سازمان سمت تا هنگام مرگ بود. او در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تهران بود و از سال ۱۳۶۰ تا زمان فوت عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. همچنین یکی از برگزیدگان چهارمین دوره جایزه علمی علامه طباطبایی بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۳۹۳، و از سال ۱۳۵۲ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و نیز بیش از دو دهه فلسفه تطبیقی را در مقطع دکتری تدریس کرد.
... [مشاهده متن کامل]
احمد احمدی در سال ۱۳۱۲ در روستای کهکدان در ملایر به دنیا آمد. او پس از فراگرفتن دروس حوزوی مقدماتی به حوزه علمیه بروجرد رفت و به مدت پنج سال دروس دینی را تا اواخر سطح ۲ فرا گرفت. سپس به حوزه علمیه قم رفت و دروس تفسیر و فلسفه اسلامی را در سطوح عالی ( اسفار و شفا ) نزد سیدمحمد حسین طباطبایی، درس فقه و اصول را نزد کسانی همچون روح الله خمینی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سلطانی، علی مشکینی، سیدمحمدمحقق داماد و سید شهاب الدین نجفی مرعشی فرا گرفت و همزمان دکترای فلسفه غرب را از دانشگاه تهران اخذ کرد. احمدی از سال ۱۳۵۲ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و فلسفه تطبیقی را در مقطع دکتری تدریس کرده است. او از مؤسسان دانشگاه تربیت مدرس بود و به مدت چهارده سال رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بود.
کتاب او تحت عنوان بن لایه های شناخت حاوی آرای خاص او در فلسفه و نقد فلسفه کانت و برخی فلسفه های غربی و اسلامی است.
او در مرداد ۱۳۹۳، در اظهاراتی جنجال برانگیز، خواستار حذف دوره کارشناسی فلسفه شد و گفت: «دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فلسفه بعد از اتمام چهار سال تحصیل نه می تواند معلم معارف شود و نه می تواند شغل مناسبی پیدا کند به همین خاطر پیشنهاد کردیم اگر رشته ای کارایی لازم را ندارد، تغییر کند و در فلسفه این کار انجام خواهد شد».
سید حمید طالب زاده، دبیر شورای تحول علوم انسانی، بدون تکذیب سخنان احمدی، آن را نادقیق خواند. جمعی از استادان فلسفه مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دیگر دانش آموختگان فلسفه در اعتراض به نشر این خبر، واکنش هایی نسبت به امکان تحقق این خبر نشان دادند و یک نامه نیز از سوی آنان منتشر شد.

... [مشاهده متن کامل]
احمد احمدی در سال ۱۳۱۲ در روستای کهکدان در ملایر به دنیا آمد. او پس از فراگرفتن دروس حوزوی مقدماتی به حوزه علمیه بروجرد رفت و به مدت پنج سال دروس دینی را تا اواخر سطح ۲ فرا گرفت. سپس به حوزه علمیه قم رفت و دروس تفسیر و فلسفه اسلامی را در سطوح عالی ( اسفار و شفا ) نزد سیدمحمد حسین طباطبایی، درس فقه و اصول را نزد کسانی همچون روح الله خمینی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سلطانی، علی مشکینی، سیدمحمدمحقق داماد و سید شهاب الدین نجفی مرعشی فرا گرفت و همزمان دکترای فلسفه غرب را از دانشگاه تهران اخذ کرد. احمدی از سال ۱۳۵۲ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و فلسفه تطبیقی را در مقطع دکتری تدریس کرده است. او از مؤسسان دانشگاه تربیت مدرس بود و به مدت چهارده سال رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بود.
کتاب او تحت عنوان بن لایه های شناخت حاوی آرای خاص او در فلسفه و نقد فلسفه کانت و برخی فلسفه های غربی و اسلامی است.
او در مرداد ۱۳۹۳، در اظهاراتی جنجال برانگیز، خواستار حذف دوره کارشناسی فلسفه شد و گفت: «دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فلسفه بعد از اتمام چهار سال تحصیل نه می تواند معلم معارف شود و نه می تواند شغل مناسبی پیدا کند به همین خاطر پیشنهاد کردیم اگر رشته ای کارایی لازم را ندارد، تغییر کند و در فلسفه این کار انجام خواهد شد».
سید حمید طالب زاده، دبیر شورای تحول علوم انسانی، بدون تکذیب سخنان احمدی، آن را نادقیق خواند. جمعی از استادان فلسفه مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دیگر دانش آموختگان فلسفه در اعتراض به نشر این خبر، واکنش هایی نسبت به امکان تحقق این خبر نشان دادند و یک نامه نیز از سوی آنان منتشر شد.

احمد احمدی ( ۱۲۶۶ –۳۰ بهمن ۱۳۲۲ ) معروف به پزشک احمدی، پرستار و پزشک تجربی در زمان پهلوی اول بود که در دوره ای به عنوان پزشک زندان قصر فعالیت می کرد. پس از تبعید رضاشاه، احمدی به اتهام دست داشتن در قتل چند زندانی سیاسی همچون عبدالحسین تیمورتاش، جعفرقلی خان سردار اسعد و محمد فرخی یزدی، محاکمه و اعدام گردید.
... [مشاهده متن کامل]
رضا پرتو در سال ۱۲۶۶ در مشهد زاده شد. در حدود سال ۱۳۰۷ در بیمارستان احمدی تهران که بعدها بیمارستان سپه نامیده شد، از بیماران پرستاری می کرد. او با مشاهدهٔ اعمال پزشکان تلاش کرد به طور تجربی امور پزشکی را فراگیرد. پس از فراگیری تجربی، در بسیاری از سخت ترین عمل ها حاضر شد.
احمدی همچنین در مشهد داروخانه ای دایر کرده بود. او در داروسازی نیز به شکل تجربی مهارت داشت. پس از آن، به تهران نقل مکان کرد.
رضا پرتو در سال ۱۳۱۰ وارد یکی از مهم ترین ادارات مرکز شد. البته معلوم نیست به چه علت و معرفی چه کسی. به ظاهر می گفتند طبیب مخصوص شهربانی است و تنها رئیس کل آن اداره. شاید چند نفر مأمور عالی رتبه، از کارهای او خبر داشتند و اشخاص دیگری سر از کار او درنمی آوردند. شایع بود که وی در دل شب سر کار حاضر می شد و با آمپول های مخصوص خود ( آمپول آب داغ و آمپول هوا ) بیماران را می کشت.
او با عنوان پزشک مجاز احمدی، با همراهی پزشک هاشمی مدتی نیز در زندان قصر فعالیت می کرد. افراد گروه پنجاه و سه نفر نفر به وی لقب «موش» داده بودند و معتقد بودند که او ابله بوده و زود فریفته می شود.
در شهریور ۱۳۲۰ که اوضاع دگرگون شد، وی به کشور عراق گریخت ولی به وسیله مأموران عراقی و با پیگیری ها و ممارست های ایران تیمورتاش که به خون خواهی پدرش، عبدالحسین تیمورتاش؛ وزیر دربار رضاشاه، به دنبال او به عراق رفته بود، دستگیر و به مقامات ایران تحویل گردید.
پس از چندی در حالی که آمرین اصلی به نوعی تبرئه شدند، وی به حکم دادگاه اعدام شد. احمد کسروی؛ وکیل پزشک احمدی و سرپاس مختاری بود و در دادگاه از او دفاع کرد. کسروی با استناد به مدارک و ارائهٔ آن ها به دادگاه، خواستار تبرئهٔ احمدی شد. متن دفاعیات احمد کسروی از سرپاس مختاری و پزشک احمدی نخست در نشریهٔ پرچم ( ۱۳۲۱–۱۳۲۲ ) و در دورهٔ معاصر، در کتابی مستقل منتشر شد. دربارهٔ مرگ فرخی یزدی، کسروی در همین کتاب مشخصاً ذکر می کند:

... [مشاهده متن کامل]
رضا پرتو در سال ۱۲۶۶ در مشهد زاده شد. در حدود سال ۱۳۰۷ در بیمارستان احمدی تهران که بعدها بیمارستان سپه نامیده شد، از بیماران پرستاری می کرد. او با مشاهدهٔ اعمال پزشکان تلاش کرد به طور تجربی امور پزشکی را فراگیرد. پس از فراگیری تجربی، در بسیاری از سخت ترین عمل ها حاضر شد.
احمدی همچنین در مشهد داروخانه ای دایر کرده بود. او در داروسازی نیز به شکل تجربی مهارت داشت. پس از آن، به تهران نقل مکان کرد.
رضا پرتو در سال ۱۳۱۰ وارد یکی از مهم ترین ادارات مرکز شد. البته معلوم نیست به چه علت و معرفی چه کسی. به ظاهر می گفتند طبیب مخصوص شهربانی است و تنها رئیس کل آن اداره. شاید چند نفر مأمور عالی رتبه، از کارهای او خبر داشتند و اشخاص دیگری سر از کار او درنمی آوردند. شایع بود که وی در دل شب سر کار حاضر می شد و با آمپول های مخصوص خود ( آمپول آب داغ و آمپول هوا ) بیماران را می کشت.
او با عنوان پزشک مجاز احمدی، با همراهی پزشک هاشمی مدتی نیز در زندان قصر فعالیت می کرد. افراد گروه پنجاه و سه نفر نفر به وی لقب «موش» داده بودند و معتقد بودند که او ابله بوده و زود فریفته می شود.
در شهریور ۱۳۲۰ که اوضاع دگرگون شد، وی به کشور عراق گریخت ولی به وسیله مأموران عراقی و با پیگیری ها و ممارست های ایران تیمورتاش که به خون خواهی پدرش، عبدالحسین تیمورتاش؛ وزیر دربار رضاشاه، به دنبال او به عراق رفته بود، دستگیر و به مقامات ایران تحویل گردید.
پس از چندی در حالی که آمرین اصلی به نوعی تبرئه شدند، وی به حکم دادگاه اعدام شد. احمد کسروی؛ وکیل پزشک احمدی و سرپاس مختاری بود و در دادگاه از او دفاع کرد. کسروی با استناد به مدارک و ارائهٔ آن ها به دادگاه، خواستار تبرئهٔ احمدی شد. متن دفاعیات احمد کسروی از سرپاس مختاری و پزشک احمدی نخست در نشریهٔ پرچم ( ۱۳۲۱–۱۳۲۲ ) و در دورهٔ معاصر، در کتابی مستقل منتشر شد. دربارهٔ مرگ فرخی یزدی، کسروی در همین کتاب مشخصاً ذکر می کند:
