احلس

لغت نامه دهخدا

احلس. [ اَ ل َ ] ( ع ص ) سرخ مائل به سیاهی. ( منتهی الارب ). چیزی سیاه سرخ. || گوسپند نر که موهای پشت وی سیاه و آمیخته با موی سرخ باشد. مؤنث : حَلْساء. ( منتهی الارب ). ج ، حُلس.

پیشنهاد کاربران

بپرس