از دیدگاه فردی من، نه تنها روح بلکه ماده هم به یک سهم مساوی با آن امر خدا می باشد و نه امر شیطان. روح و ماده نیمزوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز همند. به زبان فنی و تمثیل میتوان این دو پدیده را یک نوسانگر دو قطبی بزرگ تعریف و تصور نمود که در بر گیرنده ی همه چیز و همه کس است و روان لایه ی درونی آن. قطبین این نوسانگر غیر قابل تفکیک یا جدائی از هم بلکه از قابلیت یا استعداد تبدیلات متقابل بهمدیگر برخوردار ند. این تبدیلات متقابل همیشه به دو روش صورت می پذیرند؛ یکی مستقیم و دیگری غیر مستقیم. به عنوان مثال پیدایش موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی در طبیعت و روی کره ی زمین و اقزایش و کاهش جمعیت آنها و انقراض انواع همیشه به روش غیر مستقیم و روش مستقیم همیشه در اولین لحظات وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، صورت می پذیرد و روی میدهد. روان همیشه بهمراه یکی از این دو قطب به نهایت وسعت و گسترش میرسد و در این روند قطب همزاد و همبازی مغلوب و ریشه کن نمیگردد بلکه در بطن قطب پیروز به شکل بذر قابل رشد باقی می ماند. هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست در محتوای این کیهان یا جهان در طی ظهورات و پیدایشات متوالی خود همیشه پنج تا روحی روانی خواهند بود با بذر قابل رشد مادی و دو تا مادی روانی با بذر قابل رشد روحی. در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه هفت عالم یا حالت برزخ بطور همزمان و ادغام در هم وجود دارند بصورت یک عالم بزرگ غیبی که در طول این سفر همیشه حائل بین دو بهشت برین متوالی می باشد و نه حائل بین دنیا و آخرت. اما هرکدام از برزخ های هفتگانه در طول این سفر دایره وار همیشه حائل بین لحظه ی مرگ و لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در دنیای خاص و ویژه خویش می باشند. لذا تصویر خطی - وحیانی - دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد. روح گرایان و ماده گرایان که هرکدام یا به تجرد روح و یا به تجرد ماده باور دارند، فقط به نیمی از حقیقت باور دارند و آنهم بطور ناقص. احضار گران روح اگر حقیقتن و براستی و درستی به برتری روح نسبت به ماده باور داشته باشند، آنگاه باید بجای احضار روح، با بدن های مادی خود و با پای پیاده و برهنه به پیشگاه والای روح مراجعه نمایند و در آنجا پیشانی سر مادی خود را به حالت سجده بر خاک پای وی بنهند و آنگاه پس از کسب رخصت و اجازه درد دل ها و آرزوی خود را به عرض عالی جناب برسانند و تقاضای بر آورده شدن دعا ها و آرزوهایشان را به دست خدمتکاران درگاه وی بسپارند و آنهم بدون رشوه دادن. من با انسان هائی که از راه فال گیری، احضار ارواح پاک و نیک به روش های مختلف و پراکنده نمودن یا پراندن اجنه و ارواح خبیثه ( exorcism ) امرار معاش مینامیند، هیجگونه مخالفتی ندارم و آنان را شارلاتان نمی نامم بلکه رانده شدگان که در اطراف کاروان های آئینی و دینی مشغول عو عو کردنند وسعی میکنند که شکم های گرسنه ی خود را از آن راه و به آن روش سیر نمایند و در اصل و ریشه نقش ترکه ی پشت دهل در دست دینداران را بازی میکنند.
... [مشاهده متن کامل]
واژه ی انگلیسی congure در اصل از دو کلمه ی فارسی ساخته شده؛ یکی con با تلفظ کان به معنای معدن و دیگری gure با تلفظ جور به معنای جستجو. یعنی جستجو کننده در کان یا معدن مردگان به دنبال روح آنها. پسوند gure در اصل و ریشه بصورت گوری تلفظ میشده به معنای قبری. کانجور و کانگوری چه ربطی به سحر و جادو دارند؟
در لحظه ی مرگ جسم یا کالبد یا تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان، نفس مجرد یعنی من انسانی ( منجمله من نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی و آتئیستی ) به خواب سنگین، ژرف و شیرین فرو میرود و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس، غرایز، فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه ی عشق و زندگی روئیایی و هنرمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار میگردد و آنهم تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه تا رسیدن به معاد و وقت برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت از دیدگاه دین و فقه و کلام و الاهیات و حکمت و عرفان دینی. در لحظه ی مرگ کالبد تثلیثی کلیه اختیارات و اراده ها و خواست های آزاد حسی، غریزی، فهمانی و عقلانی از هر فرد انسانی ( منجمله هر نبات و حیوانی ) بطور کامل سلب میگردند و پس از طی حالت برزخ و در لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر به وی دوباره اهداء میگردند در یک درجه ی تکاملی برتر از قبل. نکته ی مهم در این زمینه اینست بدانیم که نه تنها نفوس شهیدان و انبیا و اولیا آیینی و دینی بلکه نفوس کلیه اموات یا مردگان و نفوس کلیه آیندگان که هنوز روی کره ی زمین و تا پایان انقراض کامل در منظومه ی شمسی از مادر متولد نشده اند و نفوس کلیه افراد انسانی منجمله نباتی و حیوانی در شش دنیای دیگر جملگی در کنار همدیگر در سرا ها و محله های ملکوتی یا آسمانی خاص و ویژه خویش و بطور همسن و همسال در همان سن معتدل ملکوتی اولیه از عشق و زندگی رویائی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار ند و هیچ غم و غصه و درد و رنجی ندارند و هرکدام به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی به حال و روز اعضای خانواده ی دنیوی خود علم و آگاهی کامل دارند، اما هیچگونه تاثیری روی زندگی آنها نمی توانند بگذارند و به گوش سر و دل اعضای خانواده دنیوی خود یک پیام یا خبر و یا یک اطلاع از عالم غیب برزخ برسانند و مثلا به یکی از اعضای خانواده ی دنیوی خود بگویند که فردا با فلان قطار یا هواپیما سفر نکن که چپه خواهد شد و یا سقوط خواهد کرد و تو خواهی مرد. مهمترین نکته در این مورد اینست که هرکدام از ما افراد انسانی در آفرینش اولیه این دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر بصورت پنج زوج آسمانی مشتمل بر ده نیمزوج و هر نیمزوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانایی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم و هیچ نیروئی منجمله پدیده مرگ هرگز و هیچگاه نمیتواند این عشق و زندگی جاودانه را از ما سلب نماید. آن پنج زوج های آسمانی همگی غیر همجنس یا هترو آفریده نشده اند بلکه مختلط و مرکب از سه زوج غیر همجنس یا هترو ( شش زن و مرد خودی ) و دو زوج همجنس یا همو ( دو مرد و دو زن خودی ) . آن ده انسان های ملکوتی یا آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی ( با طول زمانی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه ) ، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( در محتوای هرکدام از جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار ) بین دو بهشت برین متوالی در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نخواهند رسید بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره ی زمین. چرا ؟ . ارائه یک پاسخ حقیقی به این سوال به عهده ی کلیه اندیشمندان، متفکرین، خیالپردازان، وهم گرایان، تصویر سازان پیرو کلیه آئین ها و ادیان به ویزه پیروان ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام و همچنین به عهده احضار کنندگان روح و روان و جان و کلیه ساحرین و جادوگران و جن گیران و طرد کنندگان ارواح خبیثه.
... [مشاهده متن کامل]
واژه ی انگلیسی congure در اصل از دو کلمه ی فارسی ساخته شده؛ یکی con با تلفظ کان به معنای معدن و دیگری gure با تلفظ جور به معنای جستجو. یعنی جستجو کننده در کان یا معدن مردگان به دنبال روح آنها. پسوند gure در اصل و ریشه بصورت گوری تلفظ میشده به معنای قبری. کانجور و کانگوری چه ربطی به سحر و جادو دارند؟
در لحظه ی مرگ جسم یا کالبد یا تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان، نفس مجرد یعنی من انسانی ( منجمله من نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی و آتئیستی ) به خواب سنگین، ژرف و شیرین فرو میرود و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس، غرایز، فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه ی عشق و زندگی روئیایی و هنرمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار میگردد و آنهم تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه تا رسیدن به معاد و وقت برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت از دیدگاه دین و فقه و کلام و الاهیات و حکمت و عرفان دینی. در لحظه ی مرگ کالبد تثلیثی کلیه اختیارات و اراده ها و خواست های آزاد حسی، غریزی، فهمانی و عقلانی از هر فرد انسانی ( منجمله هر نبات و حیوانی ) بطور کامل سلب میگردند و پس از طی حالت برزخ و در لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر به وی دوباره اهداء میگردند در یک درجه ی تکاملی برتر از قبل. نکته ی مهم در این زمینه اینست بدانیم که نه تنها نفوس شهیدان و انبیا و اولیا آیینی و دینی بلکه نفوس کلیه اموات یا مردگان و نفوس کلیه آیندگان که هنوز روی کره ی زمین و تا پایان انقراض کامل در منظومه ی شمسی از مادر متولد نشده اند و نفوس کلیه افراد انسانی منجمله نباتی و حیوانی در شش دنیای دیگر جملگی در کنار همدیگر در سرا ها و محله های ملکوتی یا آسمانی خاص و ویژه خویش و بطور همسن و همسال در همان سن معتدل ملکوتی اولیه از عشق و زندگی رویائی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار ند و هیچ غم و غصه و درد و رنجی ندارند و هرکدام به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی به حال و روز اعضای خانواده ی دنیوی خود علم و آگاهی کامل دارند، اما هیچگونه تاثیری روی زندگی آنها نمی توانند بگذارند و به گوش سر و دل اعضای خانواده دنیوی خود یک پیام یا خبر و یا یک اطلاع از عالم غیب برزخ برسانند و مثلا به یکی از اعضای خانواده ی دنیوی خود بگویند که فردا با فلان قطار یا هواپیما سفر نکن که چپه خواهد شد و یا سقوط خواهد کرد و تو خواهی مرد. مهمترین نکته در این مورد اینست که هرکدام از ما افراد انسانی در آفرینش اولیه این دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر بصورت پنج زوج آسمانی مشتمل بر ده نیمزوج و هر نیمزوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانایی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم و هیچ نیروئی منجمله پدیده مرگ هرگز و هیچگاه نمیتواند این عشق و زندگی جاودانه را از ما سلب نماید. آن پنج زوج های آسمانی همگی غیر همجنس یا هترو آفریده نشده اند بلکه مختلط و مرکب از سه زوج غیر همجنس یا هترو ( شش زن و مرد خودی ) و دو زوج همجنس یا همو ( دو مرد و دو زن خودی ) . آن ده انسان های ملکوتی یا آسمانی در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی ( با طول زمانی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه ) ، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( در محتوای هرکدام از جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار ) بین دو بهشت برین متوالی در ۱۰ عالم یا دنیا زیر سقف ۱۰ آسمان و روی ۱۰ کره زمین به ظهور و پیدایش نخواهند رسید بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره ی زمین. چرا ؟ . ارائه یک پاسخ حقیقی به این سوال به عهده ی کلیه اندیشمندان، متفکرین، خیالپردازان، وهم گرایان، تصویر سازان پیرو کلیه آئین ها و ادیان به ویزه پیروان ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام و همچنین به عهده احضار کنندگان روح و روان و جان و کلیه ساحرین و جادوگران و جن گیران و طرد کنندگان ارواح خبیثه.
آوردن روان.
روان آوری.
روان نمایی.
روان او را آوردند.
روان آوری کردند.
روان نمایی نمودند.
روان آوری.
روان نمایی.
روان او را آوردند.
روان آوری کردند.
روان نمایی نمودند.
تلاش برای ارتباط با روح مردگان گفته می شود