[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
حصر (۶ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
تنگ گرفتن (مفردات) قاموس آن را تنگ گرفتن و حبس گفته است بگیرید آنها را و حبس کنید. فقرائیکه در راه خدا ممنوع و محبوس شدهاند پس اگر از ادامه حجّ ممنوع شدید آنچه میسّر باشد قربانی کنید . راغب گوید: حصر و احصار به معنی از طریق بیت (کعبه) است. احصار در منع ظاهر مثل دشمن و منع باطن مثل هر دو گفته میشود ولی حصر فقط در منع باطن است آیات «فَاِنْ اُحْصِرْتُمْ»، «لِلْفذقَراءِ الَّذینَ اُحْصِروا» به هر دو از منع ظاهر و باطن محمول است . حَصَرْ (بر وزن فرس) به معنی تنگی است (صحاح) یا بر شما آمدند که سینه هایشان تنگ شده از اینکه با شما بجنگند. ماجعه به اقرب الموارد نشان میدهد که فعل حَصَرَ از باب ضَرَبز یَضْرِبُ و نَصَرَ یَنْصُرُ به معنی تنگ گرفتن و منع و حبس و مصدر آن بر وزن (فلس) است و از باب عَلِمَ یَعْلَمُ به معنی تنگ شدن و مصدر آن بر وزن فرس است. و همچنین دو باب اوّل و باب افعال هر دو متعدیاند و از ابو عمرو و شیبانی نقل میکند که: حصر و احصر هر دو به معنی حبس است . حصیر را سجن و محبس گفتهاند و این بدان علّت است که جهنّم شخص را ممنوع و محبوس میکند و حصیر به معنای فاعل و تنگ گیرنده است و حصیر به معنای فاعل و تنگ گیرنده است یعنی: جهنّم را برای کفّار زندان قرار دادیم . گفتهاند حصور کسی است که خود را از جماع باز دارد یا کسیکه نزد زنان نیاید و آنکه در از بین بردن غریزه جنسی خود را به زحمت افکند ولی اینها با ظاهر آیه و واقعیّت دین جور در نمیآید بهتر است گفته شود: حصور کسی است که خود را از مشتهیّات نفس بیاز دارد یعنی: پارسا. و آن صیغه مبالغه است .
حصر (۶ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)
تنگ گرفتن (مفردات) قاموس آن را تنگ گرفتن و حبس گفته است بگیرید آنها را و حبس کنید. فقرائیکه در راه خدا ممنوع و محبوس شدهاند پس اگر از ادامه حجّ ممنوع شدید آنچه میسّر باشد قربانی کنید . راغب گوید: حصر و احصار به معنی از طریق بیت (کعبه) است. احصار در منع ظاهر مثل دشمن و منع باطن مثل هر دو گفته میشود ولی حصر فقط در منع باطن است آیات «فَاِنْ اُحْصِرْتُمْ»، «لِلْفذقَراءِ الَّذینَ اُحْصِروا» به هر دو از منع ظاهر و باطن محمول است . حَصَرْ (بر وزن فرس) به معنی تنگی است (صحاح) یا بر شما آمدند که سینه هایشان تنگ شده از اینکه با شما بجنگند. ماجعه به اقرب الموارد نشان میدهد که فعل حَصَرَ از باب ضَرَبز یَضْرِبُ و نَصَرَ یَنْصُرُ به معنی تنگ گرفتن و منع و حبس و مصدر آن بر وزن (فلس) است و از باب عَلِمَ یَعْلَمُ به معنی تنگ شدن و مصدر آن بر وزن فرس است. و همچنین دو باب اوّل و باب افعال هر دو متعدیاند و از ابو عمرو و شیبانی نقل میکند که: حصر و احصر هر دو به معنی حبس است . حصیر را سجن و محبس گفتهاند و این بدان علّت است که جهنّم شخص را ممنوع و محبوس میکند و حصیر به معنای فاعل و تنگ گیرنده است و حصیر به معنای فاعل و تنگ گیرنده است یعنی: جهنّم را برای کفّار زندان قرار دادیم . گفتهاند حصور کسی است که خود را از جماع باز دارد یا کسیکه نزد زنان نیاید و آنکه در از بین بردن غریزه جنسی خود را به زحمت افکند ولی اینها با ظاهر آیه و واقعیّت دین جور در نمیآید بهتر است گفته شود: حصور کسی است که خود را از مشتهیّات نفس بیاز دارد یعنی: پارسا. و آن صیغه مبالغه است .
wikialkb: احْصُرُوهُم