دیکشنری
مترجم
بپرس
احساف
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
احساف. [ اِ ] ( ع مص ) اَحسف التمر؛ آمیخت با خرما، خرمای تباه شده فروریخته را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها