دیکشنری
مترجم
بپرس
احرنفاز
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
احرنفاز. [ اِ رِ ] ( ع مص ) مجتمع شدن. گرد آمدن : اِحرنفزوا للرّواح. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها