احرس
لغت نامه دهخدا
احرس. [ اَ رَ ] ( ع ص ) قدیم. کهنه. ( منتهی الارب ). || آنکه از هیچکس نترسد. || ( ن تف ) نعت تفضیلی از حراست.
- امثال :
احرس من الأجل .
احرس من کلب . ( مجمع الأمثال میدانی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید