احدیداب

لغت نامه دهخدا

احدیداب. [ اِ ] ( ع مص ) کوزپشت گردیدن. ( منتهی الارب ). کوژی. دوتائی. ( زوزنی ). || خمیدن. کج شدن. خمیدگی. کجی. || احدیداب رَمل ؛ خم گرفتن ریگ توده. ( منتهی الارب ). اِحدِباب.

پیشنهاد کاربران

بپرس