احتواش

لغت نامه دهخدا

احتواش. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) احتواش صید؛ رمانیدن صید را بسوی یکدیگر. ( منتهی الارب ). درهم رمانیدن صید. || احتواش قوم بر؛ در میان گرفتن قوم کسی را. ( منتهی الارب ). گرد فروگرفتن جماعت کسی یا چیزی را. گرد برآمدن. کسی در میان گرفتن. ( تاج المصادر ).

پیشنهاد کاربران

بپرس