شایدمان:احتمالات.
شاید:احتمال، احتمالاً.
شاید: احتمال دارد.
می شود
تواند بود.
گمان رو
پیش بینی
احتمال = گاسمان✅
برگرفته از کارواژه ی گاسیدن
به احتمال زیاد:به شایدی بیشتر، به شایدِ بیشتر
شایش برابر واژه ی امکان هست و شاید برابر واژه ی احتمال
واژه ی فَشاید هم میشه به کار برد برای احتمال
احتمال
گویش:ehtemal
پارسی یا عربی:عربی
برابر پارسی:تراز شایدی، بخت پدیده
اِحتِمال
گُمانیدِگی
گُمانیدِگی : گُ - مان - ایده - گی
کارواژه ی این نامواژه " گُمانیدَن " است :
گُ - مان - اید - اَن
گُ - : پیشوند به مینشِ جُدا ، اَز هم ، مانند : گُشودن ، گُداختن ، گُریختن ، . . .
... [مشاهده متن کامل]
مان : ریشه به مینه ی اَندیشیدن ، نگریستن زانی ( ذهنی ) همریشه با mean انگلیسی و meinen آلمانی
اید - : پایانه ی گُزشته ساز ( گذشته )
اَن - : واپَسه ی ( خاتمه ) کارواژه یا مصدر
گُمانیدن یَنی : اَندیشه ای پَخش بودن و یکی نبودن ، دارای چند اندیشه و نگر در باره ی نهاده یا موضوعی بودن
احتمال: آنچه به ذهن کسی در باره ی پیش آمدن یا نیامدن رخدادی یا پیدایش چیزی می آید؛ نسبت میان موارد دلخواه و ممکن که با آنها می توان میزان شانس را برآورد کرد؛ به عبارت دیگر، نسبتی که با آن می توان میزان تصادفی و غیر قطعی بودن یک رویداد، یک پدیده را ارزیابی و میزان شانس پیش آمدن یا نیامدن یا پیدایش آن را اندازه گیری کرد. ( https://www. cnrtl. fr/definition/probabilit )
... [مشاهده متن کامل]
( le petit Robert 1 )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پیوابون pivābun ( کردی )
کابات kābāt ( سغدی: کذبات każbāt )
لگین legin ( کردی ) .
احتمالا: همتای پارسی این واژه: شاید، گاسا ( لری ) .
شاید از شای آمده و شای در شایگان نیز بهره برده شده است اما شای به چه چمی می باشد
شای به چم مورد توجه است ( ندید گرفته نشود و بحساب آید ) و در شایگان همان احتمالات و شایان = مورد توجه و شاید آنرا می بینیم اما برای احتمال یا احتمالا واژه فشاید را پیشنهاد میدم بچم ف شاید = بسیار مورد توجه ( چیزی که احتمال آن بسیار بالاست )
... [مشاهده متن کامل]
فشار = ف شار ( بسیار شار شده = بسیار حرکت کرده ( ساده شده افشار است )
فشاید =/ برشاید = به احتمال بالا
نشاید = به احتمال کم
برشای = توجه کن
He had warned me about the possibility of war : راجع به احتمال وقوع جنگ بهم هشدار داده بود.
احتمال : شایدی ، شایِش ( پارسی میانه )
احتمالاً : شاید
دیگه نیازی به ساخت واژه های عجیب وغریب نداره
شاید
گاس
کلمه ( احتمال ) به معنای بدوش گرفتن چیزی است ، البته بدوش گرفتنی که با نیروی حامل صورت گیرد، و از جمله موارد استعمالش این است که گفته می شود: فلانی بر روی فلان شخص فریاد زد و او تحمّل کرد و عصبانی نشد.
احتمال، یعنی عددی در فاصله [1 و0] که میزان یقین درباره امری را بیان می دارد.
احتمال:گاس. . . واژه ی گاس به چمِ احتمال داشتن یا احتمال دارد بکار میرود
odds
احتمال، شانس
e. g. the odds of being hired are in your favor because you have a doctorate
چون دکترا داری احتمال اینکه تو را استخدام کنند زیاد است.
احتمال اشتباه کاهش می یابد= رخداد اشتباه کاهش می یابد
بنا براین در چنین جایگاهی می توان احتمال را "رخداد" معنی کرد
شانس
به احتمال زیاد= با شانس بیشتر
گمانه
به احتمال زیاد= به گمانه زیاد
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پیواب ( کردی: پیوابوون )
غَنیات، لِگین، شیمانه ( کردی )
ویتَر ( سنسکریت: ویتَرکَ )
لِوانیگ ( کردی: له وانه یه )
این واژه تازى ( اربى ) است و میتوان بجاى آن از این جایگزین هاى پارسى بهره جست شایش Shayesh ( پهلوى: شاییشْنْ : احتمال ، امکان ، شایدى بودن ) ، شایستار Shayestar ( پهلوى: احتمال ، امکان ، قابلیت ) ، بَویدیهْ Bavidih ( پهلوى: احتمال ، امکان ) ، شایِتیهْ Shayetih
... [مشاهده متن کامل]
( احتمال ، امکان ) ، پیواب Pivab - غنیاتQaniat - لگینLegin - شیمانهShimaneh - لوانیگLevanig ( کردى: احتمال، امکان )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)