احتار

لغت نامه دهخدا

احتار. [ اِ ] ( ع مص ) محکم کردن. || استوار بستن گره. ( منتهی الارب ). گره محکم کردن. ( تاج المصادر ). || طعام خورانیدن. || اندک دادن یا دادن مطلق. ( منتهی الارب ).

احتار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ حُترة. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

محکم کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس