اجناء

لغت نامه دهخدا

اجناء. [ اِ ] ( ع مص ) اجناءالشجرة؛ رسیده شدن میوه آن. ( منتهی الارب ). رسیدن میوه. به واکردن آمدن میوه. ( تاج المصادر ). به بازکردن آمدن میوه. || اجناءالأرض ؛ بسیار شدن گیاه زمین و سماروغ و مانند آن. ( منتهی الارب ). بسیارنبات شدن زمین. ( تاج المصادر ). || بر روی افتادن.

اجناء. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ جَنی. || ج ِ جانی و آن جمعی نادر است.

اجناء. [ اَ ن َءْ ] ( ع ص ) رجل ٌ اَجناء؛ مرد کوزپشت. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس