اجمد
لغت نامه دهخدا
اجمد. [ اَ م َ ] ( اِخ ) ابن عُجیّا. صحابی است.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اجمد : از جمد به فتحین گرفته شده که به معنی آب و سالی که در او باران نبارد و جَماد کسحاب، زمین که باران به وی نرسیده باشد و سال بی باران و ناقه ای که شیر نداشته باشد هم آمده است. در مفهوم این لغت بخل معتبر است چه خشکی سال و زمین از بخل سحاب و ریزش باران است.
... [مشاهده متن کامل]
( ( آنکه نایافت از آسمان مسند
یک زمین است اجمد و احمد ) ) ( حدیقه ۶۲۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
... [مشاهده متن کامل]
( ( آنکه نایافت از آسمان مسند
یک زمین است اجمد و احمد ) ) ( حدیقه ۶۲۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )