اجفار
لغت نامه دهخدا
اجفار. [ اِ ]( ع مص ) ناپدید گردیدن. ( منتهی الارب ). || بازماندن از آرمش : اجفر عن المراءة. ( منتهی الارب ). || بازماندن فحل از گشنی. ( منتهی الارب ). || ترک ملاقات کردن : اجفر عن صاحبه. ( منتهی الارب ). || اجفرت ما کنت فیه ؛ ترک کردم آنچه داشتم. ( منتهی الارب ). || گنده بو گردیدن مرد.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید