اجرنماز

لغت نامه دهخدا

اجرنماز. [ اِ رِم ْ ] ( ع مص ) گرد آمدن بجائی. ( منتهی الارب ). فاهم آمدن. ( زوزنی ): اجرنمز الوحشی فی کناسه ؛ یعنی وحشی در لانه خود را مجتمع کرد و فراهم ساخت. || مهیا شدن بکاری.

پیشنهاد کاربران