اجرد
لغت نامه دهخدا
اجرد. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) پرخوارتر. اکول تر. || اشأم : اجردُ من الجراد.
- امثال :
اجرد من جراد.
اجرد من صخرة.
اجردمن صلعة. ( مجمع الأمثال میدانی ).
اجرد. [ اَ رَ ] ( اِخ ) کوهی از کوههای قبلیّة و گفته اند اشعر و اجرد دو کوه از جهینةاند بین مدینه و شام. ( معجم البلدان ).
اجرد. [ اِ رِدد / اِرِ ] ( ع اِ ) گیاهی است که در بیخ سماروغ روید و بدان بسماروغ پی برند. اِجردّة، یکی آن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
آنکه که موی بر سر و صورت و دست و پا ندارد، بی موی . در ترکیب با مکان به معنی زمین بی نبات و علف میباشد.