اجراف. [ اِ ] ( ع مص ) رسیدن سیل جُراف : اَجرَف المکان ؛ رسیدن آن را سیل جُراف [ یعنی سیل که همه چیز را برد ]. ( منتهی الارب ). || جَرْف چرانیدن شتران را. ( منتهی الارب ).اجراف. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ جُرْف.اجراف. [ اَ ] ( اِخ ) موضعی است در شعر. ( معجم البلدان ).