دیکشنری
مترجم
بپرس
اجراح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اجراح. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ جُرح.
فرهنگ فارسی
جمع جرح
پیشنهاد کاربران
زخمی کردن. وارد کردن جرح و زخم به کسی.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها