اجدار. [ اِ ] ( ع مص ) اَجدَرَ الشجر؛ برآمد بر آن مانند نخود. ( منتهی الارب ). || جَدَرناک گردیدن زمین ، و آن گیاهی است که در ریگ روید: اَجدَرَ المکان. ( منتهی الارب ). || نمودار شدن سرهای گیاه مانند جدری. جَدارة. ( منتهی الارب ). || آماهیدن. آماسیدن. تَوَرﱡم. اجدار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ جَدَر و جُدَر. اجدار. [ اَ ] ( اِخ ) ( عامِرُالَ... ) پدر قبیله ای است چون جَدَرة [ غدّه و گره گوشت یا آماس در حلق ] داشت. ( منتهی الارب ).