اجد
لغت نامه دهخدا
اجد. [ اُ ج ُ ] ( ع ص ) ناقة اُجد؛ شتر ماده قوی استوارخلقت که مهره های پشت آن با هم پیوسته باشد و این خاص است بمادیان و اطلاقش بر نر نیاید. ( منتهی الارب ). اشتر بنیرو و تیز. ( مهذب الاسماء ).
اجد. [ اَ دِن ْ ] ( ع اِ ) اَجْدی. ج ِ جَدی. بزغالگان.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَجِدُ: یافتم
معنی لَنْ أَجِدَ: هرگز نمی یابم
معنی لَّا أَجِدُ: نمی یابم
ریشه کلمه:
وجد (۱۰۷ بار)
معنی لَنْ أَجِدَ: هرگز نمی یابم
معنی لَّا أَجِدُ: نمی یابم
ریشه کلمه:
وجد (۱۰۷ بار)
wikialkb: أَجِد
پیشنهاد کاربران
اجد به معنی پناه بردن به پشت شمشیری بران از خداوند که یک سوی آن تیغ تیز رو به کفار ، و لبه ای امن برای پناه بردن اهل ایمان به برندگی تیغ خداوند