اجخار. [ اِ ] ( ع مص ) فراخ کردن سر چاه : اجخر رأس البئر. ( منتهی الارب ). || روان کردن آب را از غیر جای چاه. || پاک نشستن دُبر را. ( منتهی الارب ). || بنکاح درآوردن زن گنده شرم را.