اجتناب ناپذیر

/~ejtenAbnApazir/

برابر پارسی: پرهیزناپذیر، پیشگیری ناپذیر، دوری ناپذیر، گزیرستنی، ناچار، ناگزیر

معنی انگلیسی:
inevitable, unavoidable, ineluctable, necessity, fatally

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) غیر قابل پرهیز. چیزی و کاری که نمیتوان از آن پرهیز کرد و وقوع آن حتمی و ناگزیر است .

دانشنامه عمومی

«اجتناب ناپذیر» تک آهنگی از هنرمند اهل کلمبیا شکیرا است.
این تک آهنگ در چارت های ترانه های لاتین بیلبورد، جزو ده ترانه اول قرار گرفت.
عکس اجتناب ناپذیر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

inevitable (صفت)
بدیهی، نا چار، نا گزیر، چاره نا پذیر، اجتناب ناپذیر، حتمی الوقوع، غیر قابل امتناع

unavoidable (صفت)
چاره نا پذیر، غیر قابل اجتناب، اجتناب ناپذیر

فارسی به عربی

مستحیل التجنب، امر حتمی

پیشنهاد کاربران

پارادوکس
حتمی بودن اتفاقی طورى که نتوان سرنوشت آن اتفاق را عوض کرد.
حتمی بودن
گریز ناپذیر
ناگزیران
جمله مثله : این جنگ اجتناب نا پذیره
یعنی نمیشه از وقوع جنگه پیشگیری کرد
غیر ممکن. لاینفک در چارچوب مورد بحث
معنی کلمه ی اجتناب ناپذیر:غیر قابل پرهیز، پرهیز ناپذیر
پرهیز ناپذیر
غیرقابل پرهیز
حتمی نبودن
به پارسی سره: دوری ناپذیر - ناگـُـزیر - پرهیزناپذیر - گـُریزناپذیر
اجتناب ناپذیر. غیر قابل اجتناب، غیر قابل گریز، حتمی، مسلم. مترادف های این واژه در زبان انگلیسی «unavoidable» و «inevitable» می باشند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس