اجتماعات


برابر پارسی: گروهها، گردهمایی ها

فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع : اجتماع . ۱ - گرد آمدن ها فراهم آمدن ها انجمن کردنها. ۲ - گروه های فراهم آمده انجمن ها دسته های بهم پیوسته یا تالار اجتماعات . تالار و سالنی که انجمن ها و دیدارهای گروهی در آنجا صورت میگیرد .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] (مص ل . ) جِ اجتماع . ۱ - گرد آمدن ها، فراهم آمدن ها، انجمن کردن ها. ۲ - گروه های فراهم آمده ، دسته های به هم پیوسته .

پیشنهاد کاربران

اجتماعات ( گرد همایی ها ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
بیرافِل birāfel ( بیراف؛ کردی با پسوند جمع ساز لکی اِل )
در پارسی " چپیرگان " و " هازمان " برابر فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه - جلد نخست از ابوالقاسم پرتو.

بپرس