اجتلاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بچیزی که بر تو عرضه کنند نگریستن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ). نگریستن بسوی چیزی بتأمل. دیدن. || جلوه دادن بر کسی : اجتلی العروس علی بعلها؛ جلوه داد عروس را بر شوهر. ( منتهی الارب ). || برداشتن : اجتلی العمامةَ عن رأسه ؛ برداشت دستار را از پیشانی. ( منتهی الارب ). || اجتلاه الجدب ؛ بیرون کرد او را قحط از خانمان. ( منتهی الارب ).