اجتساس

لغت نامه دهخدا

اجتساس. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) جَس . مس با دست به سر. دست بسودن. ( تاج المصادر ) ( منتهی الارب ). || چریدن به دهان : اجتست الابل الکلأَ؛ چریدند شتران گیاهها را به دهنهای خود. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

مس با دست بسر

پیشنهاد کاربران

بپرس