اجتزاز. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) جَزّ. ( زوزنی ). بریدن پشم. فریز کردن ( موی ). بیرین کردن : اجتزّ الشعر. ( منتهی الارب ). || بریدن و درودن. اِجدزاز. یقال : اجتززت الشیح َ و اجدززته ؛ اذاجززته. ( منتهی الارب ). || بدرو آمدن کشت.