اجاص
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
مقدار شربت اجّاص تا نیم رطل یعنی ۴۵ مثقال
بدل آن تمر هندی است.
صمغ آن را که صمغ فارسی نامند گرم تر از صمغ عربی و یبوستش کمتر از آن و سرفه را نافع و مفتت حصات و ملحم قروح و اکتحال آن جهت حدت بصر و ضماد آن با سرکه جهت قوبا و جوشش بدن اطفال مفید است .
... [مشاهده متن کامل]
اجاصیه و آش اجاص و رب و سکنجبین و شراب و طبیخ و مربا و مزوره و مطبوخ و معجون و نقوعات آن در قرابادین ذکر یافت
بدل آن تمر هندی است.
صمغ آن را که صمغ فارسی نامند گرم تر از صمغ عربی و یبوستش کمتر از آن و سرفه را نافع و مفتت حصات و ملحم قروح و اکتحال آن جهت حدت بصر و ضماد آن با سرکه جهت قوبا و جوشش بدن اطفال مفید است .
... [مشاهده متن کامل]
اجاصیه و آش اجاص و رب و سکنجبین و شراب و طبیخ و مربا و مزوره و مطبوخ و معجون و نقوعات آن در قرابادین ذکر یافت
اجّاص ( آلو سیاه و زرد )
طبیعت: سیاه به کمال رسیده صادق الحلاوت آن سرد در اول و تر در دویم و مز یعنی زرد میخوش آن سرد در وسط دویم و تر در آخر آن و آنچه لحمی و پوست آن نازک و طعم آن اندک مایل به تلخی باشد با اندک قوت قابضه است و بالجمله برودت ترش آن زیاده از شیرین آن است و نارس ترش آن سرد در وسط دویم و تر در آخر آن و برگ آن سرد در اول و خشک و با قوت قابضه .
... [مشاهده متن کامل]
افعال و خواص و منافع آن: قلیل الغذا و ملین و مزلق خصوص تازه آن به سبب لزوجت و رطوبتی که دارد و چون قبل از طعام بخورند صداع حار و تبهای صفراوی را مفید و مطفی حدت صفرا و قی صفراوی و تشنگی و حرارت دل و حدت و التهاب آن و خارش بدن و مسهل صفرای رقیق و دافع غثیان صفراوی است ، خصوص میخوش و ترش آن در این امور و شیرین آن در تلیین و ارخاء و اطلاق بطن بیشتر و بسا باشد که ترش آن اطلاق بطن نماید به سبب قوت تقطیع و تلطیف زیرا که اشیای حامضه مقطعه
ملطفه هرگاه در معده و امعا فضول ی یابند آن را تلطیف و تقطیع نموده دفع مینماید و الا موجب قبض و حبس میگردند با آنکه معده و امعا پاک از فضول نادر است پس آلوی سیاه از آن جهت و به سبب لزوجت و رطوبتی که دارد تلیین بطن مینماید و مسهل است و آنچه کوچک و صلب و قابض باشد بد است خوردن آن ، به جهت آنکه غیر لذیذ و ملین و مطلق نیست و ماءالعسل معین است بر اطلاق آن و دفع ضرر آن از معده سرد و سزاوار آن است
که مطحول تناول نماید آن را پیش از طعام تا منحدر نگردد
مبادرت به خوردن طعام ننماید و آلوی خشک را چون بپزند با آب و صاف نموده، با ترنجبین و یا عسل و یا شکر بیاشامند ابلغ است در تلیین طبیعت و آلوی سفید بطی الهضم است و مسهل نیست مانند ترش و میخوش و خوردن آن به عنوان تفکه است نه به طریق دوا و علاج و آلوی کوهی که رنگ بعضی از آن سرخ بود و ترش و آن را میپزند و به دست مالیده میگذارند تا زمانیکه غلیظ و به سرحد انقعاد رسد و از آن قرصها ساخته به شکل
گرده نان تنک و به شهرها نقل مینماید جهت اصلاح اغذیه و مزورات بیماران به کار آید و اجاص بری مضر است به معده و موجب حبس و عقل بطن است چون با گلاب یا طلا جوش دهند و شکوفه آن را چون بخایند قطع مواد نازله نماید و ضماد آن بر سر جهت صداع حار نافع و غرغره و مضمضه به طبیخ برگ و بیخ آن جهت منع نزلات دماغی و ورم لوزتین و لهات و تقویت لثه و آشامیدن آن جهت رفع کرم معده و ضماد برگ آن با سرکه بر زیر ناف جهت کشتن کرم امعا مجرب .
مضر است به دماغ مصلح آن عناب و به معده مصلح آن گلقند و در مبرودین مصطکی و کندر و ماءالعسل
طبیعت: سیاه به کمال رسیده صادق الحلاوت آن سرد در اول و تر در دویم و مز یعنی زرد میخوش آن سرد در وسط دویم و تر در آخر آن و آنچه لحمی و پوست آن نازک و طعم آن اندک مایل به تلخی باشد با اندک قوت قابضه است و بالجمله برودت ترش آن زیاده از شیرین آن است و نارس ترش آن سرد در وسط دویم و تر در آخر آن و برگ آن سرد در اول و خشک و با قوت قابضه .
... [مشاهده متن کامل]
افعال و خواص و منافع آن: قلیل الغذا و ملین و مزلق خصوص تازه آن به سبب لزوجت و رطوبتی که دارد و چون قبل از طعام بخورند صداع حار و تبهای صفراوی را مفید و مطفی حدت صفرا و قی صفراوی و تشنگی و حرارت دل و حدت و التهاب آن و خارش بدن و مسهل صفرای رقیق و دافع غثیان صفراوی است ، خصوص میخوش و ترش آن در این امور و شیرین آن در تلیین و ارخاء و اطلاق بطن بیشتر و بسا باشد که ترش آن اطلاق بطن نماید به سبب قوت تقطیع و تلطیف زیرا که اشیای حامضه مقطعه
ملطفه هرگاه در معده و امعا فضول ی یابند آن را تلطیف و تقطیع نموده دفع مینماید و الا موجب قبض و حبس میگردند با آنکه معده و امعا پاک از فضول نادر است پس آلوی سیاه از آن جهت و به سبب لزوجت و رطوبتی که دارد تلیین بطن مینماید و مسهل است و آنچه کوچک و صلب و قابض باشد بد است خوردن آن ، به جهت آنکه غیر لذیذ و ملین و مطلق نیست و ماءالعسل معین است بر اطلاق آن و دفع ضرر آن از معده سرد و سزاوار آن است
که مطحول تناول نماید آن را پیش از طعام تا منحدر نگردد
مبادرت به خوردن طعام ننماید و آلوی خشک را چون بپزند با آب و صاف نموده، با ترنجبین و یا عسل و یا شکر بیاشامند ابلغ است در تلیین طبیعت و آلوی سفید بطی الهضم است و مسهل نیست مانند ترش و میخوش و خوردن آن به عنوان تفکه است نه به طریق دوا و علاج و آلوی کوهی که رنگ بعضی از آن سرخ بود و ترش و آن را میپزند و به دست مالیده میگذارند تا زمانیکه غلیظ و به سرحد انقعاد رسد و از آن قرصها ساخته به شکل
گرده نان تنک و به شهرها نقل مینماید جهت اصلاح اغذیه و مزورات بیماران به کار آید و اجاص بری مضر است به معده و موجب حبس و عقل بطن است چون با گلاب یا طلا جوش دهند و شکوفه آن را چون بخایند قطع مواد نازله نماید و ضماد آن بر سر جهت صداع حار نافع و غرغره و مضمضه به طبیخ برگ و بیخ آن جهت منع نزلات دماغی و ورم لوزتین و لهات و تقویت لثه و آشامیدن آن جهت رفع کرم معده و ضماد برگ آن با سرکه بر زیر ناف جهت کشتن کرم امعا مجرب .
مضر است به دماغ مصلح آن عناب و به معده مصلح آن گلقند و در مبرودین مصطکی و کندر و ماءالعسل